با توجه به افزایش مصرف کود و سموم کشاورزی در دهههای اخیر و افزایش بیماریها و مخاطرات زیست محیطی در جوامع انسانی لازم است در ایران نیز مانند کشورهای پیشرفته استانداردهای باقیماندة سموم در مواد غذایی و محصولات کشاورزی مورد توجه قرار گیرد. اعمال این استانداردها نه فقط در بهداشت و سلامتی جامعه مؤثر است بلکه با افزایش صادرات، موجب رشد اقتصادی کشورنیز خواهد شد. از اینرو در تحقیق حاضر برای بررسی آلودگی احتمالی محصول سیب منطقة دماوند نسبت به سموم کشاورزی مورد استفاده توسط باغبانان منطقه، میزان باقیماندة سموم دیازینون و کلرپریفوس (دورسبان ) در این محصول مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا، نمونهبرداری بهطور کاملأ تصادفی بر اساس محاسبات آماری انجام گرفت و پس از عصارهگیری با گازکروماتوگرافی میزان باقیماندة سموم دیازینون و کلرپریفوس اندازهگیری شد. بهطوریکه میزان باقیماندة سم دیازینون درسیبهای نوع گلدن و رد منطقه به ترتیب 65/0 و 7/0 ppm و در مورد سم کلرپریفوس به ترتیب 08/1 و 34/1 ppm اندازهگیری شد. سپس ضمن استفاده از آزمون آماره t ، نتایج تحقیق با استانداردهای جهانی مربوط مقایسه شد. مقایسة نتایج آماری با استانداردهای جهانی مبین این موضوع است که میزان سم کلرپریفوس درمحصول سیب باغهای منطقه بیش از حد مجاز جهانی است. پس ضرورت دارد که مسئولان و باغداران منطقه توجه ویژهای به مسئلة میزان و زمان استفاده از سموم کاربردی داشته باشند تا به این وسیله از به خطر افتادن بهداشت و سلامت جامعه جلوگیری به عمل آید.
مکی آل آقا, مینا, & فراهانی, مریم. (1391). تعیین میزان باقیماندة سموم دیازینون و کلرپریفوس در واریتههای
گلدن و رد سیب درختی منطقة دماوند. محیط شناسی, 38(2), 111-116. doi: 10.22059/jes.2012.29106
MLA
مینا مکی آل آقا; مریم فراهانی. "تعیین میزان باقیماندة سموم دیازینون و کلرپریفوس در واریتههای
گلدن و رد سیب درختی منطقة دماوند", محیط شناسی, 38, 2, 1391, 111-116. doi: 10.22059/jes.2012.29106
HARVARD
مکی آل آقا, مینا, فراهانی, مریم. (1391). 'تعیین میزان باقیماندة سموم دیازینون و کلرپریفوس در واریتههای
گلدن و رد سیب درختی منطقة دماوند', محیط شناسی, 38(2), pp. 111-116. doi: 10.22059/jes.2012.29106
VANCOUVER
مکی آل آقا, مینا, فراهانی, مریم. تعیین میزان باقیماندة سموم دیازینون و کلرپریفوس در واریتههای
گلدن و رد سیب درختی منطقة دماوند. محیط شناسی, 1391; 38(2): 111-116. doi: 10.22059/jes.2012.29106