با رشد روزافزون صنایع، فاضلابهای پیچیدهتری تولید شده و روشهای تصفیه نیز پرهزینهتر و غیراقتصادیتر میشود. فاضلاب فیبر، نوعی فاضلاب اسیدی است که در سالهای اخیر روشهای مختلف تصفیة فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی بر روی آن بررسی شده است. یکی از روشهای فیزیکوشیمیایی, روش جذب سطحی است. از آنجا که مواد زاید بیولوژیکی، ارزانقیمت بوده و درطبیعت فراوان یافت میشود، جذب آلودگی فاضلاب فیبر توسط این مواد میتواند روش مناسب و ارزانقیمتی برای حذف COD از محلول فاضلاب باشد. در این تحقیق، آثار pH محلول، غلظتهای اولیه COD در محلول، زمان تماس، زمان تهنشینی و غلظت کربنهای تهیه شده بر بازده حذف COD بررسی شد. تجربیات گذشته نشان میدهد که بازده حذف COD در 5/0 ساعت زمان ته نشینی و 5/2 ساعت زمان تماس بهینه است. همچنین نتایج، ارتباط به نسبت یکنواختی را بین غلظت اولیه COD فاضلاب و غلظت جاذب در آن نشان میدهد. در حقیقت هر چه فاضلاب غلیظتر باشد، جاذب بیشتری مورد نیاز است. در شرایط بهینه، به ازای هر g/lit 1 کربن پوستة گردو و هستة خرما، به ترتیب شاهد در حدود 19% و 11% حذف COD خواهیم بود. شرایط بهینه برای حذف COD به وسیلةکربن پوستة گردو 2= pH و غلظت gr/lit 3 و به وسیلةکربن هستة خرما 7= pH و غلظت gr/lit 5 است. در شرایط بهینه حداکثر بازده حذف COD توسط کربن پوستة گردو 57% و توسط کربن هستة خرما 54% است. آزمایش جاذبها بر روی آب مقطر نشان میدهد که کربن پوستة گردو خود عامل افزایش COD آب مقطر است درحالیکه کربن هستة خرما تأثیری بر افزایش COD آن ندارد. بنابراین مصرف دوز بهینة کربنهای مورد نظر بسیار حائز اهمیت است. هدف از این تحقیق آزمایشگاهی، بررسی امکان استفاده از کربنهای طبیعی تهیه شده به روش آزمایشگاهی جهت کاهش COD کارخانه فیبر ایران فاضلاب و در نهایت مقایسه جاذبها با پلیمرها بوده است. همچنین توسط تصاویر بسیار دقیق SEM از کربنهای تا 500 برابر بزرگنمایی تهیه شده است. تصاویر مذکور به وضوح خلل و فرج کربنهای پوستة گردو و هستة خرما را نشان میدهد که در نتیجة فرایند مناسب تهیه و فعالسازی کربنها بوده است. در مقایسة تصاویر قبل و بعد از فرایند جذب، جذب آلایندهها بروشنی قابل مشاهده است؛ به گونهای که پس از فرآیند جذب، خلل و فرج کربنها بهطور کامل توسط آلایندههای جذب شدنی پر شده است.