گذری بر سازگاری ‘ روابط اکوسیستمی و اکولوژی جمعیتهای انسانی

نویسنده

چکیده

این دیدگاه که‘ هر نقطه از زمین محل مناسبی برای زندگی زیستمندان است‘ توجیه مناسبی از نظر محیط زیست انسانی نیست . زیرا‘ شرایط اقلیمی ‘ موقعیت طبیعی و بویژه پوشش گیاهی دراین امر دخالت زیاد دارند و شخصیت اکولوژیکی هر منطقه را سازمان می دهند. آنجا که انسان‘ محل زیست یا زیستگاه خود را درعصر جدید به تناسب نوع مصالح‘ نظامهای گوناگون برای ساخت مسکن‘ ویژگیهای محل یا موقعیت و وضع توپوگرافی تعیین می کند‘ همه در زیر پوششی دقیق از سازگاری این انسان و روابط اکوسیستمی جمعیتهای آن و در دایره یی از رفتارهای زیست محیطی قرار می گیرد. از این رو ‘ به قول پروفسور «G,oliver» : «باید دراین اندیشه بود که کدام محیط انسانی را کدامیک از گروههای انسانی تعیین میکند» بنا به گفتار پژوهشگرانی که در زمینه های مختلف زیست محیطی و شرایط ویژه مرفولوژیک نقاط مختلف زمین‘ به انسان ومحیط آن توجه کرده اند. نظامهای زیست محیطی به سرعت در حال تغییرند و به عبارتی در یک محیط زیست همه چیز با سرعتی غیر قابل انکار درحال پیشرفت و دگرگونی ست. معهذا ‘ انسان با شاخصهای جمعیتی جالبی که در نقاط مختلف جهان از خود تصویر می کند‘ بار این تغییر را تا اندازه ای سبک می نماید وبه حرکت جمعیت و به ابزارهای اندازه گیری آن مهر تأیید می زند. بنابراین ‘ سازگار بودن این جمعیت از نکات مهم و شاید به جرئت بتوان گفت‘ اساس و مهره حقیقی پدیده ای زیست محیطی ست. این جمعیت چگونه سازگار می شود و در چه شرایطی به سازگاری می رسد و این سازگاری در اکوسیستم انسانی به چه معناست.
پژوهشگرانی که دربعد جمعیت شناسی انسانی به کارآیی رسیده اند ‘ جمله بر این باورندکه ‘ تعیین جمعیت یک شهر بسیار مشکل است زیرا این جمعیت یک جمعیت ژنتیکی نیست‘ بلکه یک جمعیت دموگرافیک است که منشاء مرکبی دارد. ا زاین جهت‘ در رابطه یی که بین جمعیتهای یک منطقه همگون برقرار است ‘ نمی توان از این نکته غافل ماندکه «دریک شهر شهروندکسی است که کودکیش را در آن سپری کرده است» حتی اگروالدینش درنقطه دیگری به دنیا آمده باشند . در این صورت‘ از این شهروند می توان مختصات سازگاری را درارتباط مستقیم با اکوسیستمی که در آن زندگی زیست محیطی خود را آغاز کرده است به دست آورد. این مختصات می تواند درعین حال مرفولژیک ‘ فیزیولژیک و نیز فرهنگی باشد.
نوشته زیر درجستجوی پاسخی مناسب بر این دسته ازعوامل زیست محیطی جمعیتهای انسانی ست و قدم در راهی دارد که در آن گرههای انسانی در عین حال که پاسخگوی مسایلی چون: بقاء ‘ تولید مثل ‘ رشد و طول عمر هستند ‘ دردایره یی ازعوامل فرهنگی و زیستی و نیز در یک چرخه اکولوژیکی جای می گیرند.