بهمنظور کاهش آثار توسعهی شهری بر الگوی "ساخت" و "عملکرد" سیمایسرزمین، روند تبیین فعالیتهای انسانی با سازوکار جریان ماده و انرژی ضروری است. در این خصوص، فعالیتهای انسانی با فرآیندهای تغییر ساخت و عملکرد سیمایسرزمین شهری در توازن قرار میگیرند، و با ارتقاء عملکرد عناصر بومشناختی و بهبود کیفی فرآیندهای بومشناختی، ضمن تبیین برنامه توسعه شهری، روند بهرهوری بومشناختی-جامعهشناختی سیمای-سرزمین شهری در تعادل نگاه داشته میشود. لذا، با بررسی روند تغییرات در "عناصر تشکیلدهنده" و "عملکرد بومشناختی-جامعهشناختی" سیمای سرزمین شهری، صحت طرحریزی برنامههای توسعه شهری در راستای برنامهریزی شبکههای بومشناختی سیمایسرزمین شهر بهبودی مییابند. شبکههای بومشناختی، مبین گذرگاههای ماده، انرژی و اطلاعات در پشتیبانی فرآیندهای زیستی، متأثر از محتوا، شکل و نسبت ارتباطی-انزوایی عناصر تشکیلدهندهی سیمایسرزمین تعریف میشوند. در این پژوهش، روند تاثیر تغییرات در "کیفیت محتوا" و "روابط فیمابین" عناصر تشکیلدهندهی سیمایسرزمین (شامل: ناهمگنی فضایی، پیوستگی بومشناختی و بهینگی ارتباطی- انزوایی)، در میزان پایداری شبکههای بومشناختی سیمایسرزمین تهران مورد بررسی قرار میگیرد. در این مطالعه، سیمایسرزمین تهران در مقیاس مناطق 22 گانهی شهری در سه بازه زمانی (۱۹۸۴)، (۲۰۰۰)، (۲۰۱۶) بررسی میشود. مشاهدات نشان میدهند، با رشد برنامههای توسعهی شهری، از کارایی شبکههای بومشناختی سیمایسرزمین شهر کاسته شده، چنانچه تهران بهسختی پاسخگوی نیاز فرآیندهای بومشناختی-جامعهشناختی سرزمین شهری خویش میباشد.