مناطق ساحلی به علت برخورداری از منابع غنی، همواره در معرض بهرهبرداری بیرویه قرار داشتهاند. مدیریت یکپارچۀ مناطق ساحلی نه تنها به کاهش مشکلات زیستمحیطی سواحل و دریا کمک میکند، بلکه سبب تسریع روند اجرای سیستم حکمرانی خوب در مناطق ساحلی میشود. مشکلات مناطق ساحلی بدون راهحلهای جامع، فراگیر، مشارکت همگان و گروههای ذینفع حل نمیشود. مدیریت یکپارچۀ مناطق ساحلی دریای خزر فرایندی مربوط به حکمرانی و نه حکومتکردن است، زیرا در ساختار پیچیدۀ مدیریت مناطق ساحلی دریای خزر، حکومتهای ساحلی تنها یکی از بازیگرانی به شمار میروند که وظیفۀ هماهنگی بین بازیگران مختلف، برای رسیدن به توسعۀ پایدار در مناطق ساحلی را بر عهده دارند. موفقیت مدیریت یکپارچۀ سواحل نیازمند توجه جدی به حکمرانی خوب است. این مقاله جایگاه حکمرانی در مدیریت یکپارچۀ سواحل دریای خزر و تأثیر آن در کاهش مشکلات زیستمحیطی سواحل و دریای خزر را بر اساس روش توصیفی- تحلیلی بررسی میکند. با توجه به دشواریهای گوناگونی که منطقۀ دریای خزر با آن روبهرو است، هدف نویسندگان توجهدادن به روشهای موفق در مناطق مشابه با استفاده از روش مدیریت یکپارچۀ سواحل است تا جلوی تخریب فزایندۀ محیطزیست در این منطقه گرفته شود.