مقاله حاضر سه موضوع بنیادین مرتبط با فعالیتهایی انسان در دنیای معاصر را در مورد ایران با ویژگیهای خاص خود بطور اجمال مورد بررسی قرار داده و وجه اشتراک و ارتباط انها را معرفی نموده . جهانبینی اسلامی بعنوان بستر و فضای فعالیت مسلمین نظریه توسعه پایدار به عنوان یکی از نظریات مطرح و شهرهای بیابانی ایران بعنوان یکی از بارزترین ساخته های انسان که ضمن تاثیر پذیری از جهانبینی اسلامی پاسخگوی اصول توسعه پایدار نیز بوده اند ، به بحث گذاشته شده اند.نگاهی به بافتهای تاریخی و معماری شهر های بیابانی ایران نشان می دهد که ساکنان این مناطق یکی از وجوه شناسایی قوانین حاکم بر عالم وجود و طبیعت را که منبعث از جهانبینی اسلامی می باشد در جهت ایجاد محیطی پایدار و مناسب زندگی انسان ، تجلی کالبدی بخشیده اند . این شهرها اصول و روشهایی را به کار گرفته بود که نه تنها تخریب و ضایعه ای را بر محیط تحمیل نمی کردند بلکه همواره به عنوان عامل کمال بخشیدن به ماده نیز ایفای نقش می نمودند بعبارت دیگر اصول شکل دهنده این شهرها نه تنها پاسخگوی نیاز های انسان بودند بلکه فراتر از ان در جهت رشد و تعالی او نیز ایفای نقش می نمود . با اتکا به تجریبات ساکنین شهرهای بیابانی ایران مقاله حاضر سعی در شناسایی آن دسته از اصولی خواهد بود که اولاً از فرهنگ و باورهای مردم نشات گرفته اند و ثانیاً در دوران معاصر و در راستای تجلی توسعه پایدار نیز قابل استفاده و بهره گیری می باشند .