شناخت عوامل موثر تغییر ساختاری در نظامهای بهره برداری ، تخصیص و حفاظت از منابع پایه کوهستانهای ایران ؛ ناحیه البرز مرکزی

نویسنده

چکیده

این بررسی از جمله روشهای نوینی از بررسی های جغرافیایی و زیست محیطی محسوب می گردد که برخوردی کاربردی با دیدگاهی تحلیلی در ابعاد مکانی و زمانی دارد . در این بررسی سعی شد تا تحولات ساختاری و پراکندگی انواع سیستم های مزرعه داری (Farming Systems ) یک ناحیه در زمان و مکان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد . نتایج تحلیل های انجام شده نشان می دهد که تحولات در شیوه بهره برداری از محیط و منابع بر اساس قوانین بازار تحت تاثیر حضور و به نفع تهران (دشت ) صورت گرفته است . با وجود بهره برداری های غلط از محیط و منابع ، بخاطر شرایط (هر چند زودگذر ) ثابت نسبی فشارهای بهره برداری از منابع طبیعی در منطقه ، بعلت مهاجرت بخش مهمی از جمعیت فزاینده به خارج از آن طی دو دهه ، منطقه کمتر از آنچه باید صدمه دیده است . بر اساس همین بررسی می توان گفت که ارتباطات موجود میان بهره برداری از منابع ارضی و بهره برداری از پوشش گیاهی در کشاورزی و دامداری و ارتباطات تنگاتنگ این دو فعالیت در نظام مزرعه داری کوهستان امکان اعمال مدیریتهای ساده و بخشی را در رابطه با منابع طبیعی نمی دهد . ارتباطات مکمل میان کوهستان و دشتهای همجوار آن نیز در برنامه ریزی کاربری محیط در سطح منطقه را مطرح می نماید . بر اساس نتایج تحلیل آماری صورت گرفته ، به نظر می رسد که 1) ساماندهی بخش کشاورزی ، 2) هماهنگ سازی بیشتر آن با محصولات اخیر بخش دامداری 3) سرمایه گذاری در ساماندهی و مکانیابی صحیح توسعه زیربنایی و ارایه خدمات عمومی 4) توزیع متناسب جمعیت در منطقه ، از جمله روشنترین ضرورتهای سیاستهای توسعه می باشد که باید در کنار کوششی آگاهانه در جهت بهره برداری از مزیت های نسبی موجود در سطح محلی در منطقه دنبال گردد.