نقش مشارکت در طراحی محیط روستایی

نویسنده

دکتری جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی

چکیده

محیط روستایی, بازتاب ماهیت فعالیت/ سکونت انسان در بستر زمان, بهره‌مند از کیفیت زیباشناسانه وکارکردهای زیست‌محیطی است. از طرف دیگر متأثر از دانش مکانی و فرهنگ بومی است. رشد سریع اقتصاد مصرفی و تأکید بر کارکرد, کم توجهی به ابعاد مختلف محیط روستایی, منجر به شکل‌گیری الگوهای ناتوان از باز‌تولید ویژگی‌های حاکم بر آن شده که ناپایداری ارمغان آن است. گسترش این وضعیت منجر به طرح ابعاد ناپایداری در ادبیات توسعة پایدار همراه با ارائة راه مقابله با آن شده است. اما کمتر به چگونگی انجام اقدامات برای دستیابی به پایداری پرداخته شده است. با توجه به ماهیت طراحی محیطی مبتنی بر اصولی مانند نگرش علمی پیوند نظام طبیعی و اجتماعی, کل‌گرایی و مانند آن, نمی‌توان محیط پایداری را بدون توجه به نقش گروههای ذی‌نفع در این فرایند طراحی کرد. بدیهی است‌که این نقش زمانی به کمال مطلوب خواهد رسید که بستر مناسب برای مداخلة معنادار هدفمند و سودمند مردم فراهم شود. دستیابی به این مهم فقط در قالب طراحی مشارکتی امکان‌پذیر خواهد بود. مشارکت پاسخی به چگونگی اجرای اقدامات مورد توجه توسعة ‌پایدار و ابزار بازتاب ویژگی‌های فرهنگی اجتماعی و اقتصادی در طراحی است. به همین دلیل مشارکت ضرورتی انکار‌ناپذیر در دستیابی به محیطی پایدار به شمار می‌آید. اما این بدان معنا نیست که کمال غایی در گرو طراحی مشارکتی است. مشارکت ضمن برخورداری از پیامدهای مثبت متضمن آثار منفی و تعارضاتی است که باید مدیریت شوند. در این مختصر تلاش می‌شود بر اساس نتایج یک ارزیابی نقش مشارکت در تعالی طراحی محیط روستایی تبیین, پیامدها و تعارضات حاکم بر آن مطرح و نمونه‌هایی از آن ارائه شود.

کلیدواژه‌ها