اصول تعیین حد مطلوب در واحدهای کشاورزی

نویسنده

چکیده

برنامه ریزی واحدهای کشاورزی درحال حاضر بیشتر از گذشته اهمیت پیدا نموده است. علت این امر نوسان نسبتا سریع قیمتها وهزینه ها و تغییر روشهای انجام کار بخاطر کمبودنیروی انسانی می باشد. این موضوع و سایر عوامل مؤثر دیگر کشاورزی . مروج کشاورزی را وادارمی نماید سازمان واحد کشاورزی را با وضع اقتصادی موجود بنحوی تطبیق دهند که همیشه حداکثر سود حاصل گردد.
بنابراین به کشاورزان و مروجان این وظیفه محول می گردد تا ازبین تعداد نسبتا زیادی فعالیتهای تولیدی و عوامل تولیدموجود‘ انتخاب احسن ومناسبترین ترکیب را پیدا کنند.
این کار غالبا بعلت ناقص بودن اطلاعات و ارقام و مشکلات ناشی از همبستگی های داخلی که بین بیشتر شاخه های تولیدی کشاورزی موجود است دشوار می گردد.
حل رضایت بخش این مسئله مستلزم آگاهی از اصول تئوری و عملی برنامه ریزی سیستماتیک خواهد بود‘ بدینجهت ذیلا ابتدا به تشریح اصول لازم برای تعیین حد مطلوب پرداخته می شود و سپس رابطه این اصول با مهمترین روش های برنامه ریزی که در حال حاضر درکشاورزی مورد استعمال دارند مورد بررسی قرار می گیرند.
1. حد مطلوب واحد کشاورز از دید تاریخی برداشت امروزی از تعیین حد مطلوب در واحدکشاورزی بر پایه تئوری ارزش مارژینال استوار است . اولین بار این طرز فکر بوسیله Thunen در اوائل قرن 19 بظهور رسید. وی بر اساس قانون بازده نزولی ‘ تئوری ارزش مارژینال را بوجود آورد . این تئوری می گوید‘ سود یک واحد بهره برداری تا زمانی افزایش می یابد که در آمد حاصل ازآخرین واحدمحصول تولید شده از هزینه های که بوسیله این واحد ایجاد می شود بیشتر باشد . نظریه Thunen در آن زمان مورد توجه قرار نگرفت . ولی بعدا توسط AEREBOE در اوایل قرن حاضر دنبال شد و بوسیله BRINEMANN تکمیل گردید و بالاخره اساس و شالوده تئوری تولید واحدهای کشاورزی امروزی را تشکیل داد.
2. شرایط تعادل
برای بماکزیمم رسانیدن سود در یک واحد کشاورزی میبایست سه شرط زیر برقرار باشد:
- حد مطلوب انتنزیتی مخصوص
- ترکیب حداقل
- حد مطلوب ترکیب شاخه های تولیدی