دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Ability of Maghemite Nanoparticles (γ-Fe2O3) to Competitive Removal and Recovery of Cr (IV) and Ni (II) from Mine Wastewaterبررسی توانایی نانو ذرات اکسید آهن، در حذف رقابتی و بازیابی کروم شش و نیکل دو ظرفیتی از پساب معادن182985810.22059/jes.2013.29858FAرازقهاخباریزادهدانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معدن و عضو انجمن پژوهشگران جوانمحمدرضاشایستهفردانشیار بخش مهندسی معدن، پژوهشکدة انرژی و محیط زیست دانشگاه شهید باهنر کرمان،اسماعیلدره زرشکیمربی پژوهشکده صنایع معدنی و پژوهشکدة انرژی و محیط زیست دانشگاه شهید باهنر کرمانJournal Article19700101In this study, iron oxide nanoparticles (maghemite) were used to remove Ni (II) and Cr (VI) from mine’s waste water. First, by using novel single step, maghemite nanoparticles (?-Fe2O3) produced at room temperature, without the use of natural solvents and oxides. The average particle size of the maghemite was estimated to be 14 nm, by transition electron microscope (TEM(. Various factors influencing, such as initial concentration, pH, time and dose of nanoparticles at a constant temperature of 30 ° C, were studied. The results indicated that, adsorption reaction of Cr (VI) and Ni (II) to maghemite nanoparticles, equilibrium within 12 minutes. Absorption rate, decresed with increasing initial concentration and increased with increasing contact time, amount of adsorbent and temperature. best chromium absorb occurs at 50 mg/l initial concentrations, 0.15 gr doses of nanoparticles, 70 ?C and also pH=2.6 and best nickel absorb occurs at pH=8.5. Absorption isotherms were analyzed by Langmuir and freundlich models and It was found that the absorption of chromium and nickel on maghemite nanoparticles, follow Langmuir absorption model. . Based on the results, in the same situation, nickel adsorption is better than chromium adsorption. For recovery of adsorbent, hydrochloric acid (HCL) and NaOH with concentrations of 0 .05 M and 0.01 M, were used, respectively. Based on the results, in the same situation, nickel adsorption is better than chromium adsorption.در این تحقیق، از نانو ذرات اکسید آهن (مگ همایت) برای حذف یونهای نیکل دو و کروم شش ظرفیتی از پسابهای صنعتی استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش نو تک مرحلهای، نانو ذرات مگ همایت (?-Fe2O3) در دمای اتاق و بدون استفاده از حلال آلی تولید شدند. سپس میانگین اندازه نانو ذرات مگ همایت با تجزیهوتحلیل میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، حدود 14 نانو مترتخمین زده شد. در ادامه، امکان استفاده از این نانو ذرات برای حذف یونهای نیکل دو و کروم شش ظرفیتی از پسابهای صنعتی، با تأثیر مشخصههای مختلف از قبیل غلظت اولیه کروم و نیکل، pH، زمان تماس، میزان نانو ذرات و دما بررسی شد. نتایج نشان داد، واکنش جذبCr (VI) و Ni (II) به نانوذرات مگ همایت طی 12 دقیقه به تعادل میرسد. با افزایش غلظت میزان جذب کاهش یافته و با افزایش میزان جاذب ، زمان تماس و دما، میزان جذب افزایش مییابد. بنابراین برای محلول شبیه سازی شده،، در غلظت اولیه 50 میلیگرم بر لیتر، مقدار جاذب 15/0 گرم و دمای 70 درجه سانتیگراد، میزان جذب کروم در 6/2 = pH و میزان جذب نیکل در 5/8 = pH، حداکثر است. ایزوترم جذبی با مدل فرندلیچ و لانگمویر مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که جذب کروم و نیکل با نانو ذرات مگهمایت از مدل جذبی لانگمویر پیروی میکند. برای احیای جاذب، از اسید کلریدریک با غلظت 05/0 مولار و سود سوز آور استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، اگرچه فرایند جذب سطحی با استفاده از نانو پودر اکسید آهن به عنوان روشی مناسب برای تصفیة پسابهای حاوی کروم و نیکل معرفی میشود، در شرایط مشابه، با افزایش غلظت اولیه یونهای نیکل و کروم، رقابت نیکل در جذب شدن به جاذب (?-Fe2O3) بیشتر از کروم است.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Application of Electrolysis Upgrading the Operation of Anaerobic Reactorsاستفاده از الکترولیز در ارتقای راهبری راکتورهای بیهوازی9162985910.22059/jes.2013.29859FAگاگیکبدلیانس قلیکندیدانشیار مهندسی محیط زیست ، دانشگاه صنعت آب و برق شهید عباسپورشروینجمشیدیکارشناس ارشد مهندسی عمران، دانشگاه صنعت آب و برق شهید عباسپورعلیرضاولیپورکارشناس پژوهشی مؤسسه تحقیقات آب، مرکز تحقیقات آب و فاضلابJournal Article19700101Unless anaerobic reactor and digesters have been applied worldwide, suitable operation is still challenging. Threats of facing with low efficiency operationally, their sensitivity and souring phenomenon are part of typical problems. In this article, the application of electrolysis as an upgrading alternative is investigated for the purpose of controlling its capability on effluent quality promotion and reactor's recovery. The effective factors, a.e. retention time and voltage are considered as well. In order to assess upgrading efficiency, blank samples and required anaerobic sludge were achieved through a bench scale anaerobic baffled reactor (ABR) while in 1 liter beakers, electrolysis was tested. According to laboratory experiments implemented on 1 liter beakers containing municipal wastewater and anaerobic sludge, the efficiency of total dissolved solids (TDS) in anaerobic electrolyte cell developed 30 to 40 percent comparing to anaerobic baffled reactor (ABR). Furthermore, in utmost 3 hours with 12 volts, the pH improved from initial amount of 5/5 and 6/5 to 7/5 and 8 respectively while effluent's total COD and suspended solids (TSS) achieved in that order to 82 and 72 mg/L. Consequently, using electrolysis can upgrade anaerobic units appropriately.مشکلات معتنیبه راهبری راکتورهای بیهوازی به دلیل حساسیت بالا به شرایط محیطی و برقراری شرایط اسیدی، لزوم دستیابی به راهکارهای کارآمد در راستای حفظ پایداری فرایند و بهبود عملیات بهرهبرداری را مشهود میسازد. در این تحقیق، براساس نتایج بررسیهای اولیه درخصوص مشخصات و مشکلات عملکردی راکتورهای بافلدار بیهوازی در مقیاس آزمایشگاهی، تأثیر استفاده از الکترولیز شیمیایی بر رفع اختلالات مشاهده شده در راکتورهای بیهوازی در زمینة احیای pH و بازدة حذف جامدات محلول مورد آزمایش قرار گرفت. همچنین، مشخصههای اصلی راهبری مورد بررسی شامل مدت زمان الکترولیز و ولتاژ تحت شرایط مختلف راهبری هستند. مطابق بررسیهای انجام شده در بشرهای آزمایشگاهی یکلیتری حاوی فاضلاب شهری و لجن بیهوازی، تحت شرایط ناپیوسته و کنترل شده جریان، در مدت زمان 2 الی 3 ساعت و با ولتاژ 8 الی 12 ولت، بازدة حذف جامدات محلول در شرایط بیهوازی به 30 تا 40 درصد ارتقا مییابد. همچنین pH فاضلاب در شرایط اسیدی در این مدت زمان و بدون افزودن مواد شیمیایی از مقادیر اولیه 5/5 و 5/6 به ترتیب به 5/7 و 8 افزایش مییابد. در این شرایط و در تصفیه فاضلاب شهری بهطور متوسط COD کل خروجی به 82 میلیگرم بر لیتر و TSS پساب به 72 میلیگرم بر لیتر میرسد که در مقایسه با متوسط کارامدی راکتور بافلدار بیهوازی، تصفیة فاضلاب شهری تا 10 درصد ازعملکرد مناسبتری برخوردار است. بنابراین، این روش میتواند گزینه مناسبی برای ارتقای این واحدها و راکتورهای مشابه محسوب شود.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Trends of Groundwater Quality of Ardabil Plain Using the Spearman Methodبررسی روند تغییرات کیفیت آب زیرزمینی دشت اردبیل با استفاده از
روش اسپیرمن17282986010.22059/jes.2013.29860FAفرنازدانشور وثوقیکارشناسی ارشد رشته عمران آب، دانشکدة عمران دانشگاه تبریزیعقوبدین پژوهدانشیار گروه مهندسی آب، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تبریزJournal Article19700101Study of groundwater quality trend in any region is very important from the view of scheduling and sustainable water resources management. In the present study trend analysis conducted on groundwater quality based on information of 32 piezometeric stations located in the Ardabil plain from 1993 to 2008 using the non-parametric Spearman test. Hydrogeochemical variables studied here are Total anions, Total Cations, calcium, magnesium, sodium (Na+), potassium (K), chloride (Cl-), bicarbonate (HCO3-), total hardness (TH), electrical conductivity (EC), sulfate (SO4-2), total dissolved solids (TDS), Na% and pH, which are measured two times a year.One measurement belonged to the month in which groundwater level reach to its highest level that named wet month and other in lowest level that named these as dry months in the present study. Trend line slope estimated using the Sen’s estimator approach. Results showed that concentration of all groundwater quality variables exhibited upward trends at all stations. TDS is the parameter that witnessed the most significant trend in two mentioned months (wettest and driest). For the detected rising trends, the most significant parameters are Cations, EC, Ca and TDS in the most of stations. Median of slopes was positive in the case of all variables. Results for slope of trend lines were shown by Box and Whisker plots for four parameters. In general, quality of Ardebil plain groundwater decreased in the study time period. Strong positive trends observed for water quality in the north, central and east part of the Ardabil plain.بررسی روند تغییرات کیفیت آب زیرزمینی در برنامهریزی و مدیریت پایدار منابع آب هر منطقه از اهمّیت بسزایی برخوردار است. در مطالعه حاضر روند تغییرات کیفی آب زیرزمینی دشت اردبیل با توجه به اطلاعات 32 ایستگاه پیزومتری در دورة آماری 1374 تا 1387 با آزمون ناپارامتری اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای هیدروژئوشیمیایی مورد بررسی شامل متغیرهای مجموع کاتیونها، مجموع آنیونها، خاصیت اسیدی (PH)، سختی کل (TH)، هدایت الکتریکی (EC)، سدیم (Na+)، یون سولفات (So42-)، درصد سدیم (Na)، منیزیم (Mg2+)، مقدار مواد جامد حل شده در آب (TDS)، نسبت جذب سدیم (SAR)، کلسیم (Ca2+)، پتاسیم (K+)، کلر (Cl-) و یون بی کربنات (HCO3-) است. متغیرهای مذکور معمولاً دو بار در سال (ماه پرآب و ماه کم آب) اندازهگیری میشود. شیب خط روند برای یکایک متغیرها با روش تخمینگر سن (Sen) محاسبه شد. نتایج نشان داد که روند تغییرات غلظت تمام متغیرهای کیفی آب در همه ایستگاهها افزایشی بوده است. در بین متغیرها، بیشترین روند مثبت معنی دار در هر یک از دو ماه متعلق به متغیر TDS بوده است و متغیرهای مجموع آنیونها، مجموع کاتیونها، سدیم، هدایت الکتریکی، TDS، کلسیم و سولفاتها نیز دارای بیشترین مجموعههای معنیدار مثبت در اکثر ایستگاهها بودهاند. میانه شیب خط روند برای تمام متغیرها مثبت بود. در حالت کلی نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت آب زیرزمینی این دشت طی سالهای اخیر از افت شدیدی برخوردار بوده و این روند تغییرات در قسمتهای شمال، مرکز و شرق به طور چشمگیری افزایشی بوده است.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Comparison of Two Modeling Methods for the Prediction of Carbon Monoxide Concentration Using Neuro-Fuzzy Systemمقایسة دو روش مدلسازی با استفاده از شبکة عصبی- فازی در پیش بینی غلظت آلایندة مونوکسید کربن2986110.22059/jes.2013.29861FAالههخزاعیدانشجوی کارشناسی ارشد GIS، دانشکده مهندسی نقشهبرداری، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسیعلی اصغرآل شیخدانشیار، دانشکدة مهندسی نقشهبرداری، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسیمحمدکریمیاستادیار، دانشکدة مهندسی نقشهبرداری، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسیمحمد حسنوحیدنیادانشجوی دکترای GIS، دانشکده مهندسی نقشهبرداری، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسیJournal Article19700101Monitoring and forecasting of air quality Parameters in urban areas is considered as one of the challenges of the human environment. It depends on several factors such as topography, climate, population and transport network which the interaction of these spatial factors has been as a dynamic phenomenon, non-linear and ambiguous. In this study, two models suggested to predict and modeling concentrations of carbon monoxide (CO) pollutant using neuro-fuzzy system and GIS. In the first model the training data which is created by Kriging. An area was considered for each station and the data in that area was used for training. Fuzzy rules were extracted for each area and applied to each pixel of the region for the concentration estimation of the pollutant. In the second model, each station is trained with its own data separately. Fuzzy were extracted for each station and pollutant concentration was estimated as well. Having concentration predictions at station points, Kriging was used to model the spatial concentration. The data gathered from different meteorological stations in Tehran is used to train the neural network. In the first model, average RMSE of all stations for ANFIS is 1.613 ppm and for M-ANFIS is 1.484 ppm and in the second model average RMSE of all stations for ANFIS is 1.445 ppm and for M-ANFIS is 1.374 ppm. The results showed that both models have a good capability of concentration prediction of the pollutant.پایش و پیشبینی مشخصههای کیفیت هوا در مناطق شهری یکی از چالشهای محیط زیست انسانی محسوب میشود. این مهم وابسته به عوامل متعددی مانند توپوگرافی، اقلیم، جمعیت و شبکة حمل و نقل است که نحوة تعامل این عوامل مکانی به عنوان پدیدهای دینامیک، غیر خطی و دارای ابهام عنوان شده است. در این تحقیق به منظور پیش بینی و مدلسازی میزان آلاینده مونوکسیدکربن از شبکة عصبی- فازی و GIS در قالب دو مدل متفاوت استفاده شده است. در مدل اول دادههای آموزشی با استفاده از روش کریجینگ ایجاد و برای هر ایستگاه ناحیهای در نظر گرفته شد که از دادههای موجود در آن ناحیه، برای آموزش آن استفاده شد. برای هر ناحیه قانونهای فازی استخراج شده و به هر پیکسل آن ناحیه اعمال و میزان آلاینده تخمین زده شد. در مدل دوم هر ایستگاه به طور جداگانه با استفاده از دادههای خود آموزش داده شد. برای هر ایستگاه قانونهای فازی آن استخراج شده و غلظت آلاینده تخمین زده شد. به علت اینکه پیشبینی در ایستگاهها صورت میگیرد، در نهایت برای مدلسازی مکانی غلظت در محدوده مورد مطالعه از روش کریجینگ استفاده شده است. برای انجام تست عملی این تحقیق، از دادههای هواشناسی ایستگاههای واقع در سطح شهر تهران استفاده شد. میانگین RMSE مجموعه ایستگاهها در مدل اول با قانونهای سوگنو،613/1 ppm و با قانونهای ممدانی، 484/1 ppm و در مدل دوم با قانونهای سوگنو، 445/1 ppm و با قانونهای ممدانی، 374/1 ppm به دست آمد. نتایج حاکی از آن است که هر دو مدل به خوبی میزان آلاینده را پیشبینی میکنند.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219An Analysis on Diurnal Actions of the Urban Heat Island of Tehranواکاوی رفتار روزانه جزیرة گرمایی شهر تهران2986210.22059/jes.2013.29862FAعلی اکبرشمسی پوراستادیار اقلیم شناسی، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهرانمجتبیمهدیان ماهفروزیدانشجوی کارشناس ارشد اقلیم شناسی، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهرانهانیهاخواندانشجوی کارشناسی ارشد ژئومرفولوژی، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهرانزینبحسین پورکارشناس ارشد اقلیم شناسی، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article19700101The urban heat island effect refers to the temperature rise of the cities in comparison to the suburbs. This phenomenon which is a consequence of urbanization and has become a major issue in the urban climatology may have serious consequences in the developing countries which are facing a rapid and unplanned urban growth. Tehran, the capital and the most populated city of Iran, this phenomenon is obviously seen due to various factors. In this study, in order to analyze the diurnal actions of the urban heat island formation 8 days of the year 2006 were studied using an integrated method. The meteorology data were gathered from 14 surface stations and the wind field was simulated using The Air Pollution Model (TAPM). The spatial formation of the heat island was calculated using ArcGIS 9.3 with a 3 hours interval. Statistical calculations including the heat island intensity was done using MS Excel. The results show that despite reaching the threshold wind velocity, the heat island intensity has always been positive. Besides, wind direction and speed plays the most significant role in the formation of the heat island. And, there is no direct relation between the air pressure and the heat island. The main core of the hat island of Tehran is located between the Stations of Bahman, Bazaar and Azadi and the main cold core is located around the stations Tajrish, Shomal e Tehran and Aghdasyeh.جزیرة گرمایی شهر به افزایش دمای فضای انسان ساخت شهری در مقایسه با حومه طبیعی آن اشاره دارد. این پدیده که از پیامدهای گسترش شهرنشینی و شهرسازی است، و امروزه به مسئلهای بسیار با اهمیت در اقلیمشناسی شهری تبدیل شده است. رشد سریع و عدم توجه کافی به عناصر طبیعی مؤثر در فرایند برنامهریزی و اجرای طرحهای شهری، پیامدهای زیست محیطی متعددی بههمراه دارند که از جمله آنها پدیده جزیرة گرمایی است که از تمرکز فعالیتهای انسانی و نیز از تغییر نوع پوشش سطحی ناشی میشود. در این پژوهش به منظور واکاوی رفتار روزانه جزیرة گرمایی شهر تهران با بررسی 8 روز از سال 2006 و با استفاده از پهنهبندی میدان وزش باد و دما، رفتار روزانه جزیرة گرمایی واکاوی شد. دادههای جوی از 14 ایستگاه هواشناسی استخراج شد. همچنین میدان باد با استفاده از مدل آلودگی هوا مدلسازی شد. شکل فضایی جزیرة گرمایی در هر روز با فواصل زمانی سه ساعته در نرم افزاز ArcGIS ترسیم شدند. محاسبات آماری، از جمله شدت جزیرة گرمایی محاسبه شد. نتایج واکاوی دادههای ایستگاهی و خروجی مدل نشان میدهند که با وجود رسیدن باد به حد آستانة محاسبه شده، شدت جزیرة گرمایی همواره مثبت است. بهعلاوه سرعت و جهت باد بیشترین نقش را در الگوی فضایی و شدت جزیرة گرمایی دارد و میان الگوهای فشار با جزیرة گرمایی ارتباط خوبی وجود ندارد. مرکز اصلی جزیرة گرمایی در حدفاصل ایستگاههای بهمن، بازار و آزادی قرار دارد و در ضمن هسته اصلی برودتی شهر تهران در اطراف ایستگاههای شمال تهران، اقدسیه و تجریش بهدست آمد.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Evaluating the Efficiency of Geostatistical Methods for Mapping Spatial Distributions of Springs TDS and PH
(Case Study: Mirdeh Watershed, Kurdistan)ارزیابی کارایی روشهای زمین آماری در تهیة نقشة تغییرات TDS و PH چشمهها (مطالعة موردی: حوضة آبخیز میرده، کردستان)2986310.22059/jes.2013.29863FAکریمسلیمانیاستاد مرکز RS و GIS دانشکدة منابع طبیعی ساریجلالزندیاستاد مرکز RS و GIS دانشکدة منابع طبیعی ساریسیرانزندیدانشجوی کارشناسی ارشد آبخیزداری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریJournal Article19700101The aim of this study was to determine the best interpolation method to achieve spatial and quality distribution of springs from point view (TDS) and PH in Mirdeh watershed NW Kurdistan province. Field sampling collections was done and 268 springs of total 904 springs of whole watershed selected randomly. Electrical conductivity and PH of springs was determined and 168 springs was used as training springs and remain 100 springs was used to testing model and validation purpose. The comparative analysis between geostatistical methods such as: Ordinary Kriging, Simple Kriging, Universal Kriging, IDW, RBF, LPI and GPI were done. The result of accuracy assessment on test springs showed that Global Polynomial with order 3 have the lowest RMSE (66.69) and also to prediction PH, Simple Kriging interpolating of test spring were obtained lowest RMSE and therefore prediction of PH and TDS of other springs were obtained in the study area. Investigating of results revealed that springs have good conformity with geomorphological and topographical variations of study area and in the Northeast and southeast of study area that agricultural and human activity is more than other area, salinization and Total Dissolved Solid (TDS) is more increased.هدف از انجام این پژوهش، تعیین مناسبترین روش میانیابی به منظور بررسی و تحلیل مکانی اندازة اسیدیته و غلظت املاح محلول چشمههای حوضة آبخیز میرده واقع در شمال غربی استان کردستان است. به این منظور 268 دهنه چشمه از مجموع 907 چشمة موجود در منطقة مورد مطالعه بهصورت تصادفی انتخاب شد و پس از اندازهگیری EC و PH چشمهها، 168 نمونه از چشمهها بهعنوان چشمههای آموزشی بهصورت تصادفی و با پراکنش مناسب انتخاب شد و از 100 چشمة باقیمانده برای آزمایش و اعتبارسنجی مدل استفاده شد. تجزیهوتحلیل مقایسهای بین روشهای زمین آمار مانند کریجینگ معمولی و کریجینگ ساده، کریجینگ جهانی و روشهای معین مانند عکس فاصله، تابع شعاعی، چند جملهای موضعی، چند جملهای عام در میزان توانایی آنها در تخمین غلظت PH و TDS چشمهها انجام گرفت. نتایج ارزیابی صحت با استفاده از چشمههای آزمایشی نشان داد که در تخمین غلظت املاح محلول روش چندجملهای عام درجه3 با داشتن پایینترین میزان RMSE (69/66) و همچنین در تخمین PH روش کریجینگ ساده با کمترین RMSE (005/0) نسبت به سایر روشها نتایج بهتری در برآورد مشخصههای متناظر داشتهاند. بنابراین با استفاده از نقشههای درونیابی شده این مشخصهها میتوان نسبت به تخمین مقادیر TDS و PH سایر چشمههای موجود در حوضه اقدام کرد. بررسی نتایج بهدست آمده از درونیابی مقادیر TDS انطباق بسیار خوبی با تغییرات ژئومرفولوژی و توپوگرافی منطقه داشته و در مناطقی که فعالیتهای انسانی بیشتر بوده و اراضی کشاورزی بیشتری وجود دارد، میزان شوری و غلظت املاح محلول چشمهها افزایش یافته است.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Considering Effective Factors of Water Resources Exploitation under Various Geographical Conditions in Fars Provinceبررسی عوامل مؤثر بر بهره برداری از منابع آب و پایداری آن در شرایط جغرافیایی متفاوت در استان فارس67782986410.22059/jes.2013.29864FAمحمد رضارضاییاستادیار گروه جغرافیا دانشگاه آزاد اسلامی مرودشتحمیدمحمدیاستادیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابلآیت الهکرمیاستادیار گروه مدیریت توسعه روستایی دانشگاه یاسوجJournal Article19700101Water shortages is one of the main factors inhibiting economic and social development and agriculture in most developing countries, especially in countries located in arid and semi-arid belt of the world. The study tried to investigate the affecting factors on water resources exploitation with considering water utilization pattern and an emphasis on sustainable water use in Fars province. Due to scattering scattering and wide climate of Fars province, the investigation was done in Marvdasht, Darab, Fasa, Sarvestan and Eghlid districts. In the present study, using logit regression model, factors affecting the sustainability examined. Dependent variable of regression is calculated with the use of combined index by formula and fuzzy approaches. Independent variables include social, economical, physical and technical and management factors. Results showed that variables of number of household members, land utilization system, the level of farmers’ household income, water debi and transport irrigation facilities cost were significantly negative, positive, positive, negative and negative, respectively. The management index in two low and high sustainability exploiters was significant that indicates the important role of participating in extension classes in raising awareness and knowledge of farmers. Variable of distance between the water source and farm in regression models of exploiters with high and low sustainability showed different results. Variables related to summery crops and soil type in the model, were not significant. Variable coefficient of irrigation system type also showed that farmers with plot irrigation systems have less water wastage compared to farmers with ribbed irrigation systems.کمبود آب، یکی از عوامل مهم بازدارنده توسعة کشاورزی و اقتصادی و اجتماعی در اکثر کشورهای در حال توسعه بویژه کشورهای قرار گرفته در کمربند خشک و نیمه خشک جهان است. در این تحقیق سعی بر آن است که با در نظر گرفتن الگوی مصرف آب و با تأکید بر پایداری استفاده از منابع آب در استان فارس به بررسی عوامل مؤثر بر بهره برداری منابع آب پرداخته شود. به دلیل وجود پراکندگی شرایط آب و هوایی و پهناوری استان فارس، به بررسی عوامل مؤثر بر پایداری در شهرستانهای مرودشت، داراب، فسا، اقلید و سروستان پرداخته شد. در تحقیق حاضر، با استفاده از تخمین رگرسیون در الگوی لوجیت، عوامل مؤثر بر پایداری مورد بررسی قرار میگیرند. متغیر وابسته رگرسیون شاخص ترکیبی است که با کاربرد فرمول و رویکرد فازی محاسبه شده است. متغیرهای مستقل نیز شامل متغیرهای اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و فنی و مدیریتی هستند. یافتههای مطالعه نشان داد که متغیرهای تعداد اعضای خانوار، نظام بهره برداری از اراضی، سطح درآمد خانوار زارعان، دبی آب و هزینه تأسیسات انتقال آبیاری، به ترتیب به صورت منفی، مثبت، مثبت، منفی و منفی معنادار شدند. شاخص مدیریت در دو نوع بهرهبرداران با پایداری بالا و پایین معنادار شده است که نشان از نقش عمدة شرکت در کلاسهای ترویجی در بالا بردن سطح دانش و آگاهی بهره برداران دارد. متغیر فاصله میان منبع آب تا مزرعه در مدل تخمینی برای بهره برداران با پایداری پایین و بالا نتایج متفاوتی را نشان داد. متغیرهای مربوط به کشت محصولات صیفی و نوع خاک در مدل، معنادار نشدند. ضریب متغیر نوع سیستم آبیاری نیز نشان داد که بهرهبرداران دارای سیستم آبیاری کرتی در مقایسه با بهره برداران دارای سیستم شیاری، آب کمتری هدر میدهند.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Comparison between LogisticRegression, Modified DRASTIC and AHP-DRASTIC Methods in Groundwater Vulnerability Assessmentمقایسه روشهای Logistic Regression , DRASTIC اصلاح شده و
AHP- DRASTIC در بررسی آسیب پذیری آبهای زیرزمینی79922986510.22059/jes.2013.29865FAنوراللهکرمی شاهملکیکارشناسی ارشد مهندسی منابع آب، دانشگاه تهرانسید محمودرضابهبهانیدانشیار گروه مهندسی منابع آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهرانعلیرضامساح بوانیاستادیار گروه مهندسی منابع آب، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهرانکمالخداییمربی پژوهشکدة علوم کاربردی جهاد دانشگاهیJournal Article19700101Natural aquifer vulnerability can be defined as reaching pollution to groundwater and the possibility to propogate in it after land contamination. This is a relative specification, with no dimension and cannot be measured; which it is not only depended on aquifer specification but also on geological and hydrological characteristics of the aquifer of the region. Varieties of methods have been developed for evaluating groundwater vulnerability and because of the ease of implementation index method and particular DRASTIC method are among of the widely used methods. Each parameter in the DRASTIC method that potentially affects the likelihood of contamination is categorized on the same scale and after applying coefficients of the parameters, vulnerability assessment is provided with a score. One important point in this method is that ranking and weighting of the parameters is highly depended on the personal decision and judgment which can reduce the quality of the results. Many suggestions for improving DRASTIC model have been developed by researchers. Most of the researchers suggested excluding less important parameters, adding affective parameters, modifying the model coefficients, and ranking parameters.In this research, in order to overcome the above mentioned drawbacks and selecting the appropriate model for assessing the vulnerability of aquifers; three methods: logistic regression, modified DRASTIC and AHP-DRASTIC are examined and compared, and after collecting input parameters, vulnerability is assessed based on the models. In order to select the most appropriate model and evaluating performance of the models, Spearman correlation coefficient for nitrate concentration and vulnerability class is used. The results indicate high performance of AHP-DRASTIC in comparison to the combined method.آسیب پذیری طبیعی آبخوان را میتوان امکان رسیدن آلاینده به آب زیرزمینی و انتشار در آن پس از آلوده شدن سطح زمین تعریف کرد. این ویژگی، خصوصیتی نسبی، بدون بعد و غیر قابل اندازهگیری بوده و نه ففط به ویژگیهای آبخوان بلکه به خصوصیات زمین شناسی و هیدرولوژی منطقه نیز بستگی دارد. در زمینه بررسی آسیب پذیری آب زیرزمینی روشهای مختلفی ابداع شدهاند که در این میان، روش شاخص و بویژه DRASTIC بهدلیل سهولت اجرا جزء پراستفادهترین روشها هستند. در روش DRASTIC هر مشخصهای را که بهطور بالقوه بر احتمال آلودگی تاثیرگذار باشد در یک مقیاس طبقهبندی کرده و پس از اعمال ضرایب مشخصهها، نمرهای جهت ارزیابی آسیب پذیری ارائه میکند. نکتة قابل توجه در این روش سلیقهای بودن رتبهبندی و وزندهی مشخصههاست و میتواند سبب کاهش کیفیت نتایج شود. برای بهبود و اصلاح مدل DRASTIC پیشنهادهای زیادی را محققان ارائه دادهاند. اکثر این محققان حذف مشخصههای کم اهمیت و یا اضافه کردن مشخصههای مؤثر، اصلاح ضرایب مدل و رتبهبندی مشخصهها را پیشنهاد کردهاند. این تحقیق به منظور برطرف کردن ایرادهای ذکر شده و انتخاب مدل مناسب برای ارزیابی آسیب پذیری آبخوان به بررسی و مقایسة سه روش ترکیبی رگرسیون لجستیک، DRASTIC اصلاح شده و AHP-DRASTIC پرداخته و پس از جمعآوری مشخصههای ورودی، آسیب پذیری براساس مدلهای مذکور محاسبه شد. در پایان به منظور انتخاب مدل مناسب از محاسبة ضریب همبستگی اسپیرمن بین غلظت نیترات و کلاسهای آسیب پذیری استفاده شد. نتایج مبین دقت بالای روش AHP-DRASTIC نسبت به روشهای ترکیبی مطالعه شده در این تحقیق بود.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Rural Waste Management Strategic plan by A'WOT Method
(Case study: Minab)ارائه برنامة راهبردی مدیریت پسماندهای روستایی به روش A’WOT
(مطالعة موردی : میناب)931082986610.22059/jes.2013.29866FAسید علیجوزیاستادیار گروه محیط زیست، دانشکدة فنی و مهندسی، دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران شمال0000000244861297محسندهقانیاستادیار گروه محیط زیست، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه آزاداسلامی واحد بندرعباسمرتضیزارعیکارشناس ارشد مدیریت محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباسJournal Article19700101Nowadays planning a strategic management system using appropriate tools and technologies to reduce the negative consequences resulting from lack of proper waste management in rural areas is essential. it was tried that in the study population which includes approximately 74/37 percent of the Minab city's population to collect Data from surveys of people attending in person and through questionnaires from selected households, Sampling, weighing and physical analysis of rural waste. To provide Waste management strategic plan in rural areas of Minab, A'WOT (a combination of methods, SWOT and AHP), is used. After identifying the factors affecting waste management, to develop a strategic plan, the weight of each factor through the process of hierarchical analysis of incompatibility determined the rate of 0/ 02. Then the considered factors put in assessing a matrix of internal and external that scored 2/105 and 2/367 by order. After completing matrix plannings results showed that strategies to enlightening the public through media and community awareness about pollution from waste management and how they contribute to sheriff's office as the best strategy with the score 5/224.امروزه طرحریزی یک سامانه مدیریت راهبردی با استفاده از ابزارها و فناوریهای مناسب برای کاهش پیامدهای ناخواسته ناشی از فقدان مدیریت اصولی پسماند در مناطق روستایی ضروری است. در این مطالعه تلاش شد تا در جامعة مورد مطالعه (روستاهای شهرستان میناب) که حدود 37/74 درصد از جمعیت شهرستان میناب را شامل میشود اطلاعات مورد نیاز از طریق نظرسنجی از مردم طی مراجعة حضوری و تکمیل پرسشنامه از خانوارهای منتخب، نمونهبرداری، توزین و تجزیه و تحلیل فیزیکی زبالههای روستایی جمعآوری شود. به منظور ارائة برنامه راهبردی مدیریت پسماندهای روستایی از روشA’WOT (تلفیقی از روشهایSWOT و AHP)، که از تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره در حوزة محیط زیست است بهرهگیری شد. پس از شناسایی عوامل اثرگذار بر مدیریت پسماند، به منظور تدوین برنامه راهبردی ، وزن هر عامل از طریق فرایند تحلیل سلسله مراتبی با نرخ ناسازگاری 02/0 تعیین شد. در ادامه، عوامل مورد نظر در جداول ارزیابی عوامل داخلی و عوامل خارجی مورد ارزشیابی قرار گرفتند که به ترتیب نمرات 105/2 و 367/2 به دست آمد. اعداد به دست آمده در مرحله تلفیق موقعیت یابی شدند. در ادامه، جدول برنامه ریزی کمی راهبردی تشکیل شده و راهبردهای ممکن بر اساس نمرات جذابیت شناسایی شدند. نتایج این بررسی نشان داد که راهبرد"تنویر افکار عمومی از طریق تبلیغات رسانهای و آگاهی جامعه در مورد آلودگی ناشی از پسماندها و نحوة مدیریت آنها به کمک دهیاریها" به عنوان مهمترین راهبرد پیش روی با امتیاز224/5 است.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Land Cover Change Modeling of Coastal Areas of Mazandaran Province Using LCM in a GIS Environmentمدلسازی تغییرات کاربری اراضی سواحل استان مازندران با استفاده از LCM در محیط GIS1091242986710.22059/jes.2013.29867FAمهدیغلامعلی فرددانشجوی دکترا و بورسیه هیأت علمی گروه محیط زیست، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرسشریفجورابیان شوشتریکارشناس ارشد محیط زیست، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرسسید حمزهحسینی کهنوجکارشناس ارشد مرتعداری، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرسمحسنمیرزاییدانشجوی کارشناسی ارشد محیط زیست،دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس0000-0002-8924-7143Journal Article19700101Always Mazandaran province had been exposed to development and changes because of location in coastline of the Caspian Sea and having unique conditions. GIS and remote sensing can be used to monitor in order to manage this sensitive province. Then, this study is trying to detect land cover changes in coastal areas of mazandaran province using LCM. Land cover changes detection have done using Landsat satellite images belonging to the years 1988, 2001, 2006, and 2010. Modeling the transition potential was performed by using multi-layer perceptron artificial neural network and 8 variables. Then modeling was done for 2010 by using the hard predict model and 2001-2006 calibration period and in order to determine accuracy of evaluate it was compared with ground truth map in 2010 year. Finally, land cover in 2016 was predicted by using the 2006-2010 calibration periods. The results showed that the total period of study 33487 ha of forest area has declined. And 21367 and 13155 ha has been added to the extent of agricultural and residential lands, respectively. More changes forest related to conversion to agriculture (30424 ha) and then converted to residential (1265 ha). In most of sub-models, the results of potential modeling of using artificial neural networks demonstrated high accuracy (52-94 percent). The total error in the modeling was obtained 12.84% for 2010, which this reflects high compliance in predicted image by model with the ground truth image. Modeling results for 2016 showed that, area of forest and open land will be lower compared to the 2010 (9988 and 429ha, respectively) and agricultural and residential land increased (respectively 7607 and 2810 hectares).استان مازندران به دلیل واقع شدن در خط ساحلی دریای خزر و دارا بودن شرایط منحصر به فرد همواره در معرض توسعه و تغییرات بوده است. با استفاده از سامانة اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور میتوان پایش و مدلسازی تغییرات کاربری اراضی را بهمنظور مدیریت این استان حساس انجام داد. بنابراین این مطالعه با هدف مدلسازی تغییرات کاربری اراضی مناطق ساحلی استان مازندران با استفاده از LCM انجام شد. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره Landsat متعلق به سالهای 1367، 1379، 1385 و 1390 انجام شد. مدلسازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چند لایة شبکة عصبی مصنوعی و 8 متغیر انجام پذیرفت. تخصیص تغییر به هر کاربری با استفاده از زنجیره مارکف محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل پیشبینی سخت و دورة واسنجی 1379 تا 1385 مدلسازی برای سال 1390 صورت گرفت و برای ارزیابی صحت با نقشه واقعیت زمینی سال 1390 مورد مقایسه قرار گرفت. در پایان نیز با استفاده از دوره واسنجی 1385 تا 1390 پوشش سرزمین سال 1395 پیشبینی شد. نتایج نشان داد در کل دورة مورد مطالعه، 33487 هکتار از وسعت جنگل کاسته و به ترتیب 21367 و 13155 هکتار به وسعت اراضی کشاورزی و مناطق مسکونی اضافه شده است. نتایج مدلسازی نیروی انتقال با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در اکثر زیر مدلها صحت بالایی را نشان داد. خطای کل در مدلسازی برای سال 1390، 84/12% بهدست آمد که نشاندهنده انطباق زیاد تصویر پیشبینی شده مدل با تصویر واقعیت زمینی و قابل قبول بودن مدل است. نتایج مدلسازی برای سال 1395 نشان داد، که مساحت کاربری جنگل و اراضی باز در این سال نسبت به 1390 کاهش و کاربری کشاورزی و مسکونی افزایش خواهند یافت.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219A GIS-Based Approach for 3D Modeling of Noise by Using 3D City Model (Case Study: Parts of the 3rd Region of Tehran)رویکرد GIS مبنا برای مدلسازی سه بعدی آلودگی صوتی با استفاده از مدلهای سه بعدی شهر (مطالعة موردی: بخشی از منطقة سه تهران)1251402986810.22059/jes.2013.29868FAحمیدرضارنجبرکارشناس ارشد رشته GIS/RS، دانشکدة محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهرانعلیرضاقراگوزلواستادیار آموزشکده مهندسی نقشه برداری سازمان نقشه برداری کشور، تهرانعلیرضاوفایی نژاداستادیار GIS/RS، دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانهنکدی کلجورمدیر و مشاور شرکت dBvision هلندJournal Article19700101Although technical development has positive consequences for public welfare, its influences on environment especially by noise is considerable. Three-dimensional maps of noise pollution made it possible to control and prevent its spread. In this research, primarily because of the lack of a standard model of noise in Iran, we chose the Standard noise mapping method 1 (SMM1) which has been spread in Dutch for calculating noise levels of the study area. The validity of this model was tested by using the paired t-test technique with 95% confidence level. The combined model of noise with 3D city model in GIS environment determines that because of high influence of noise on front and lateral aspects of buildings, these areas are not suitable for commercial and residential applications, only backside of buildings due to a lower noise level are more suitable for residential areas. Construction of transparent sound walls in the type of cantilever to a height of seven meters, close to the outer edge of the highway was presented as an effective way to reduce the noise in the allowable range of commercial and residential purposes.پیشرفت تکنولوژی و توسعة فناوری همگام با رشد جمعیت شهری، همواره پیامدهای مثبتی را برای رفاه عمومی به همراه داشته است، اما از تأثیرات منفی آن مبتنی بر گسترش آلودگیهای مختلف محیط زیست، نظیر آلودگی صوتی نمیتوان براحتی چشمپوشی کرد. در این زمینه آگاهی کافی از روند انتشار آلودگیهای صوتی، کنترل و پیشگیری گسترش آنها را ممکن ساخته که به این منظور تهیه نقشههای سه بعدی انتشار آلودگی صوتی و مدلسازی آن چنین امری را میسر خواهد ساخت. در این تحقیق، ابتدا با توجه به عدم وجود مدل نویز در ایران، با مطالعه مدلهای استاندارد موجود درجهان، روش اول استاندارد تهیة نقشة نویز آلمان SMM1 برای محاسبة ترازهای نویز در این محدوده انتخاب شد. آزمون صحت این مدل با استفاده از تکنیک paired t-test با سطح اطمینان 95 درصد گویای این است که مدل قادر به پیشبینی نویز در سطوح مجاور محدودة ترافیکی با Sig. 2-tailed=0/516 در سطح افقی وبه همین ترتیب Sig. 2-tailed=0/896 در سطح عمودی است. سپس الگوریتمی برای مدلسازی سه بعدی آلودگی صوتی با استفاده از مدل مذکور ارائه شد. در خاتمه نتایج تلفیق مدل نویز با مدل سه بعدی شهر در محیط GIS مبین این است که به دلیل بالا بودن اثر نویز بر وجوه جلویی و کناری ساختمانها، این نواحی برای کاربریهای تجاری و مسکونی مناسب نیستند، فقط نواحی پشت ساختمانها با اثر تراز نویز پایینتر برای مناطق مسکونی مناسبترند. ساخت دیوار صوتی شفاف سرکج به ارتفاع هفت متر در فاصلة نزدیک به لبة بیرونی بزرگراه به عنوان راهکاری مؤثر برای کاهش نویز در این محدوده در حد استانداردهای مجاز کاربریهای تجاری و مسکونی ارائه شده است.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Remarks of Architectural Design in Reducing Sound Pollutions of Healthcare Environmentsملاحظات طراحی معماری در کاهش آلودگیهای صوتی محیطهای درمانی1411542986910.22059/jes.2013.29869FAکریممردمیاستادیار دانشکدة معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایرانهاشمهاشم نژاددانشیار دانشکدة معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایرانملیحهباقریدانشجوی کارشناسی ارشد معماری، گرایش طراحی بناهای درمانی، دانشگاه علم و صنعت ایرانکسریحسنپور رحیمآباددانشجوی کارشناسی ارشد معماری، گرایش طراحی بناهای درمانی، دانشگاه علم و صنعت ایرانJournal Article19700101Nowadays, previously performance-oriented architecture of healthcare centers has been switched to creating a healing environment; and one of the most important pillars to create such an environment is omitting sound pollutions. Today's hospital have chaotic situation regarding noise pollution not only in our country, but also in all over the world. The present study aims to provide a complex structured by practical approaches which are based on scientific evidences for designing environments without sound pollution in the hospitals which can be applicable for architects, interior designers, and other related specialties.This research has been performed using descriptive-analytical method and organized searching in authentic data banks was applied for data collection. After screening the collected documents, 30 samples were selected and after analyzing, interpreting, and generalizing the issues existing in these documents, the findings were structured and reported in six general classifications.
Five set of approaches were described in the findings of this study as follows: 1- space planning 2- selecting materials and finishes 3- controlling the sound pollution out of the building 4- controlling the sound pollution inside the building 5- providing speech privacy index to achieve improved sound environments in healthcare centers. Also, specific acoustical needs for Neonatal intensive care and emergency department have been investigated in the present study. Application of the provided requirements in the initial stages of idea providing of planning, and building design will lead to desirable results to omit sound pollution and promote the quality of healthcare environments.امروزه معماری مراکز درمانی از عملکردگرایی صرف، به ایجاد محیط شفابخش تغییر کرده است. از مهمترین ارکان ایجاد چنین محیطی، حذف آلودگیهای صوتی است. هدف از این مطالعه ارائه مجموعهای ساختار یافته از راهکارهای کاربردی و مبتنی بر شواهد علمی جهتِ طراحی محیطهای غیرآلودة صوتی (سازگار با مهندسی صوتی) در بیمارستانهاست؛ که به برای معماران، طراحان داخلی و سایر تخصصهای مربوط به ایجاد محیطهای درمانی کاربرد داشته باشد. این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی بهانجام رسیده. برای جمعآوری دادهها از جستوجوی نظاممند در پایگاههای معتبر اینترنتی استفاده شد. پس از غربالگری مدارک جمعآوری شده،30 مورد گزینش و پس از تحلیل، تفسیر و تعمیم مطالب، یافتههای مطالعه در شش دستهبندی کلی، ساختاردهی و گزارش شد. در یافتههای این مطالعه، پنج دسته راهکار (1-برنامهریزی فضایی 2-انتخاب مصالح مناسب ساختمانی 3-کنترل آلودگی صوتی مربوط به خارج از ساختمان 4-کنترل آلودگی صوتی مربوط به داخل ساختمان 5-تأمین شاخصهای محرمانگیِ گفتوگوها) برای دستیابی به محیطهای صوتی ایدهآل در مراکز درمانی، تبیین شده است؛ همچنین نیازهای آکوستیکی خاص، برای بخش مراقبت ویژة نوزادان و فوریتهای پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است. کاربست الزامات ارائه شده در این مطالعه، در مراحل ابتدایی ایدهپردازی، برنامهریزی و طراحی بنا، نتایج مطلوبی در راستای حذف آلودگی صوتی و ارتقای کیفیت محیطهای درمانی را درپی خواهد داشت.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Ecological Analysis of Urban Parks (case study:Mashhad)تحلیل اکولوژیکی پارکهای شهری (مطالعة موردی: مشهد)1551682987010.22059/jes.2013.29870FAفرزانهرزاقیاندانشجوی دکترای برنامه ریزی شهری، دانشگاه فردوسی مشهد، واحد بین الملل، عضو پژوهشی جهاد دانشگاهی مشهدمحمد رحیمرهنمادانشیار دانشگاه فردوسی مشهد، مدیر گروه برنامه ریزی شهری جهاد دانشگاهی مشهدمعصومهتوانگرکارشناس ارشد برنامه ریزی شهری، مربی جهاد دانشگاهی مشهدحسینآقاجانیکارشناس ارشد برنامه ریزی شهری، مربی جهاد دانشگاهی مشهدJournal Article19700101The distinguishing characteristic in the third millennium is planning based on principles of sustainable development in line with nature and all activities related to urban issues. Ecological concepts and consequently ecological park refers to a comprehensive and integrated set of measures which create coordination, balance between the constituent elements of the park in order to establish sustainable development. It means that environmentally friendly plants are not the only matter ,so at the same time recycling and saving energy is also considered. We can say that it includes such a wide scale of ecological indicators of environmental variables energy use and materials used which has been considered in this paper. Evidence in planning and designing urban green spaces that are currently used, indicating the fact that the idea of ecological design is very poor. The idea of using ecological parks needs theoretical foundations, principles, criteria, standards and providing them from one side and comparison of existing parks and identifies the similarities and differences with these criteria, from the other side, which are consider in this paper. This paper aims to provide standards and criteria for ecological planning and design of urban parks and use them in the design of new and existing parks consistent with its criteria then the comparison of three existing parks and ecological parks in Mashhad with the principles and finding differences and similarities as the last purpose. So the ecological landscape thinking will be clear at the end.اندیشة اکولوژیکی در مفاهیمی مانند توسعة پایدار، شهر اکولوژیکی و پارکهای اکولوژیکی متجلی میشود، نماد توسعة شهری پایدار اکولوژیکی، احداث پارکهای شهری منطبق با شاخصهای اکولوژیکی است. مقاله با هدف ارائه ضوابط و معیارهای برنامهریزی و طراحی اکولوژیکی پارکهای شهری و امکان استفاده از آنها در طراحی پارکهای جدید و موجود تهیه شده است و مقایسه سه نمونه از پارکهای موجود مشهد با اصول پارکهای اکولوژیکی و شناخت تفاوتها و شباهتها نتیجه کار است. اطلاعات به دو صورت اسنادی و میدانی جمعآوری شده است. جامعة آماری تحقیق کلیة پارکهای مشهد و جامعه نمونه سه پارک ملت، وحدت و کوهسنگی است. بررسی و ارزیابی شاخصهای اکولوژیک در سه محور عمدة کالبدی و طراحی اکولوژیکی، زیست محیطی و فرهنگی- آموزشی در سه پارک نمونه نشان داد که وضعیت جاری در این پارکها از دید اکولوژیکی نامناسب بوده که نشان از غیراکولوژیکی بودن این پارکها دارد. میانگین شاخصهای رعایت شده در ساختمانهای کل پارکهای مورد مطالعه و در بین شاخصهای 17 گانه، برابر 9/10 درصد و این میزان برای معابر اصلی 37 درصد و برای معابر فرعی 6/45 درصد است. فضای بازی کودکان و پارکینگها نیز به ترتیب دارای میانگین 7/58 و 8/11 درصد هستند. با توجه به میانگین امتیازهای بهدست آمده در مورد هر شاخص و فاصلة بسیار زیاد این پارکها از شاخصهای پارکهای اکولوژیکی و به منظور ارتقای سطح کیفی پارکهای موجود مشهد پیشنهادهایی در سطوح خرد و کلان مدیریتی، برنامه ریزی و طراحی فضاهای سبز شهری ارائه شده است.دانشگاه تهرانمحیط شناسی1025-862038420130219Site Selection and Suitability Analysis of Urban Green Space Based on Ecological Principles: Case Study of Birjand Local Parksمکان یابی و تحلیل تناسب فضای سبز شهری با در نظر گرفتن اصول اکولوژیک (مطالعة موردی: پارکهای محلهای بیرجند)1691782987110.22059/jes.2013.29871FAالهامیوسفیدانشجوی دکترای برنامه ریزی، مدیریت و آموزش محیط زیست دانشگاه تهرانفاطمهقسامیدانشجوی دکترای آموزش محیط زیست دانشگاه تهراناسماعیلصالحیاستادیار دانشکدة محیط زیست،دانشگاه تهران09123752788محسنکافیدانشیار دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تهرانJournal Article19700101Green space, as a social development indicator has environmental, social, cultural, economical, and skeletal aspects and to be able to play its role effectively, the first and most important step is to select an appropriate site for it. Site selection necessitates stability analysis of urban green space. The main three steps are identifying stability factors, AHP-based weighting factors and layers overlaying and providing suitability map. The map shows appropriate places for developing local parks and it helps to analyze the stability of the existing parks. In the present research, to analyze the stability of urban green space in Birjand (on local park scale), three criteria are selected as follows: (1) physical or environmental which is divided into two groups of local criteria (slope, distance from water resource) and situational (distance from residential areas, distance from main streets, distance from educational and cultural centers and land price), (2) population criteria (population density) and (3) ecological criteria (patch richness, patch relations and …). Therefore, after providing a suitability map, social and ecological analyses were combined with situational local analysis to have a holistic analysis of green space. Finally, the findings and the current situation’s compatibility with the described plan was studied, the problems were addressed and the potential of different urban areas for developing this type of green space and site location were assessed.فضای سبز، بهعنوان یکی از شاخصهای توسعهیافتگی جوامع دارای ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی وکالبدی است و برای اینکه بتواند نقشها و عملکردهای خود را به خوبی ایفا کند، اولین و مهمترین گام تعیین مکانهای مناسب برای آن است، که پیش زمینه آن تجزیهوتحلیل تناسب فضای سبز است. و سه گام اصلی آن تعیین عاملهای تناسب، وزندهی عاملها به روش AHP و در پایان روش هماندازی لایهها و تهیة نقشه تناسب نهایی است، که این نقشه هم نشاندهندة مکانهای مناسب برای ایجاد پارک محلهای است و همچنین میتوان بر اساس آن تحلیل تناسب پارکهای موجود را انجام داد. بههمین منظور در این پژوهش برای تحلیل تناسب فضای سبز شهری بیرجند (در مقیاس پارک محلهای) معیارهایی در سه گروه: 1- معیارهای فیزیکی؛ که خود به دو دستة معیارهای مکانی(شیب، فاصله از منابع آب) و وضعیتی (فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از خیابانهای اصلی، فاصله از مراکز فرهنگی و آموزشی و قیمت زمین ) تقسیم میشود.2- معیارهای جمعیتی (تراکم جمعیت) و 3- معیارهای اکولوژیکی (غنای لکهای، ارتباط و پیوستگی لکهها و...) انتخاب شد. بنابراین پس از تهیة نقشة تناسب نهایی، تحلیل اکولوژیکی و اجتماعی نیز به تحلیل مکانی موقعیتی ترکیب شد تا بتوان تحلیلی همه جانبه از وضعیت فضای سبز داشت. در پایان مطابقت نتایج به دست آمده و وضع موجود باطرح تفضیلی مورد بررسی قرار گرفت، مشکلات موجود و پیشنهادهایی لازم برای بهبود وضعیت تناسب مشخص شد و نیروی مناطق مختلف شهر برای توسعة این نوع فضای سبز و مکانیابی آن برآورد شد.