unavailable
unavailable
با توجه به احتمال آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی در نزدیکی صنایع مصرفکنندۀ رنگزا، حذف مواد رنگی از این فاضلابها اولویت زیستمحیطی است. روش انعقاد الکتریکی و شناورسازی الکتریکی برای تصفیۀ فاضلاب صنایع حاوی رنگزا مناسب است. با اعمال جریان الکتریکی به الکترود کاتد و آند در یک محلول رسانا، با حلشدن آند آلومینیومی مواد منعقدکننده در محل تولید و موجب ایجاد لختههایی میشوند که همراه حبابهای گاز هیدروژن تولیدی در کاتد شناور میشوند. در این تحقیق عوامل مؤثر در عملکرد سیستم انعقاد و شناورسازی الکتریکی شامل سطح الکترودها، فاصلۀ بین الکترودها، هدایت الکتریکی محلول و دانسیتۀ جریان الکتریکی بررسی شد و تأثیر هر یک از این پارامترها در بازده حذف رنگزا اسید قرمز 14 از فاضلاب مصنوعی، مصرف انرژی و آلومینیوم تعیین و مقادیر آنها بهینه شد. سطح الکترود برابر cm2 86/24، فاصلۀ بین الکترود cm 1، هدایت الکتریکی µS/cm 1600 و دانسیتۀ جریان الکتریکی mA/cm2 60 بهمنزلۀ مقادیر بهینه انتخاب شدند. تحت شرایط بهینه در مدت زمان کمتر از 90 دقیقه، بازده حذف 90 درصد رنگزا با غلظت اولیۀ mg/L 65 حاصل شد و میزان مصرف انرژی مخصوص kWh/kg Dye Removed 130، مصرف آند kg Al/kg Dye Removed 615/2 و TSS لجن mg/L 15050 به دست آمد. از مزایای این روش میتوان به مصرف کم مواد و انرژی در کنار لجن تولیدی کم که به کاهش هزینههای تصفیه و دفع لجن و مشکلات مربوط به آن منجر میشود، اشاره کرد. در نتیجه، استفاده از این روش بهمنزلۀ گزینۀ مناسب جایگزین روشهای معمول تصفیه مطرح است.
در سالهای اخیر از نانوذرات آهن صفرظرفیتی بهمنزلۀ فناوری نوظهور، به صورت موفقیتآمیزی در جهت حذف فلزات سنگین از محلولهای آبی، استفاده شده است. کادمیوم از مهمترین فلزات سنگین است که به دلیل آثار مخرب روی محیطزیست و سلامتی انسان، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و به همین دلیل محققان بسیاری تحقیقاتی را در زمینۀ روشهای حذف این فلز سنگین از محیطهای آبی انجام دادهاند. در این تحقیق کارایی نانوذرات آهن در حذف کادمیوم از محیط آبی بررسی شد که از نانوذرات آهن در ابعاد 8- 18 نانومتر و سطح مؤثر 59-79 m2/g با رنگ سیاه و مورفولوژی کروی استفاده و آثار پارامترهای میزان نانوذرات، pH محلول، غلظتهای متفاوت محلول و زمان آزمایش ارزیابی شد. برای تهیۀ محلول کادمیوم از نمک کلرید کادمیوم و برای تغییرات pH، از هیدروکسید سدیم و اسید کلریدریک استفاده شد. بر اساس نتایج، مقادیر بهینه برای فرایند جذب در pH برابر با 2/7، زمان آزمایش 30 دقیقه، میزان جاذب 5/0 گرم در 100 میلیلیتر محلول و غلظت اولیۀ کادمیوم در محلول 5 میلیگرم در لیتر معرفی شدند. بر اساس نتایج، نمونۀ تحقیق از مدل ایزوترم جذب لانگمیر پیروی کرد.
در تحقیق حاضر تأثیر بافت خاک و مقیاس نمونه بر ضریب انتشارپذیری و مدلسازی حرکت املاح بررسی شد. تیمارهای آزمایشگاهی شامل چهار بافت مختلف خاک (100 درصد ماسۀ بادی و 90، 80 و 70 درصد ماسۀ بادی و مابقی ماسۀ شستهشده) با طول نمونههای 50، 80 و 110 سانتیمتری بود و از ردیاب کلرید سدیم استفاده شد. با برازش منحنی تئوریک رخنه بر دادههای آزمایشگاهی، با استفاده از برنامۀ CXTFIT به روش معکوس، ضریب انتشار برآورد شد و منحنیهای رخنه شبیهسازی شدند. همچنین، با حل تحلیلی معادلۀ انتقال- انتشار از روش بریگهام مقدار ضریب انتشارپذیری محاسبه و با نتایج روش معکوس مقایسه شد. نتایج نشان داد ضرایب انتشارپذیری بهدستآمده از مدل بریگهام در همۀ تیمارها (به جز نمونه با طول 110 سانتیمتر و بافت 100 درصد ماسۀ بادی) در دامنۀ کمتر از یک سانتیمتر تغییر میکند. نتایج بیانگر دقت مناسب روش معکوس در برآورد پارامترهای معادلۀ انتشار است به طوری که ضرایب انتشارپذیری در مقایسه با نتایج حل تحلیلی مدل بریگهام ضریب تبیین 79/0 دارند. همچنین، با افزایش درصد ماسۀ شستهشده در بافت خاک به ازای طولهای یکسان ستونهای آزمایشگاهی نسبت غلظت نسبی برابر با 5/0 در تعداد حجم آب تخلخل کمتری رخ میدهد.
مطالعه در خصوص چرخۀ ژئوشیمیایی فلزات سنگین در محیطهای آبی و اثر آن به خصوص در محیطهای حساس اکولوژیکی چون مصبها همواره مورد دقت بوده است. مصبها که بهمنزلۀ فیلتر طبیعی میان آب شور و شیرین عمل میکنند، مکان بسیار مناسبی برای زندگی گونههای مختلف آبزی به حساب میآیند. از جمله فرایندهای مهمی که هنگام اختلاط مصبی رخ میدهند، لختهسازی، جذب و دفع است. با توجه به نقش مهم فرایند لختهسازی در ایجاد منبع غذایی مناسب برای موجودات آبزی و کاهش بار آلودگی ورودی به محیطهای آبی بازی، مطالعۀ حاضر مکانیزم لختهسازی و جذب و دفع فلزات سنگین از طریق ذرات معلق را در مصب رودخانۀ کرگانرود بررسی میکند. بر اساس روند لختهسازی (94.8%)3 کنترل شده است. نتایج تفکیک شیمیایی چهار مرحلهای نشانگر آن بود که غلظت بالایی از فلزات سنگین مس، منگنز، روی و نیکل در فاز کربناتی و سولفیدی است.
در سالهای اخیر آلودگی هوا از مهمترین مخاطرات جوامع انسانی شناخته شده است. مطالعۀ حاضر به منظور برآورد آثار بهداشتی دی اکسید گوگرد در سلامت شهروندان اهوازی انجام شد. غلظت آلایندۀ دی اکسید گوگرد در سال 1390 با استفاده از ایستگاههای سنجش آلودگی هوای سازمان حفاظت محیطزیست اهواز اندازهگیری شد. برای نمونهبرداری 4 ایستگاه که دربرگیرندۀ کل اهواز بود انتخاب شد. دادههای دریافتشده از سازمان محیطزیست پردازش و پس از تأثیردادن پارامترهای هواشناسی بهمنزلۀ فایل ورودی به مدل تبدیل شدند. در نهایت آثار بهداشتی آلایندۀ دی اکسیدهای گوگرد محاسبه شدند. نتایج نشان داد که تعداد کل مرگهای منتسب به تماس با دی اکسید گوگرد در یک سال 194 نفر و تعداد موارد تجمعی مرگ قلبی- عروقی با توجه به برآورد حدوسط خطر نسبی در اثر تماس با دی اکسید گوگرد طی یک سال 156 نفر بود. تجزیه و تحلیل آماری و مقایسۀ میانگین غلظت دی اکسید گوگرد در چهار ایستگاه مطالعاتی سطح اهواز نشان داد که بالابودن درصد مرگ این دو پیامد با توجه به نتایج میتواند به دلیل میانگین بالاتر دی اکسید گوگرد یا شاید تداوم روزهای با غلظت بالا در اهواز باشد.
گیاهان و جانوران بهمنزلۀ زیستردیاب در بسیاری از نقاط جهان استفاده شدهاند. در این تحقیق، برگ و پوست درختان چنار و زبان گنجشک بهمنزلۀ زیستردیاب آلودگی هوا در شیراز ارزیابی شدند. نمونههای گیاه از سایتهای چهارگانۀ (آزادی، ولیعصر، خلدبرین و شهرک گلستان) در دو مرحله (اواخر خرداد و شهریور 1390) جمعآوری شدند. برای تعیین غلظت فلزات سنگین در نمونههای برگ و پوست، پس از هضم اسیدی، از دستگاه جذب اتمی استفاده شد. میزان کادمیوم در همۀ ایستگاهها پایینتر از حد تشخیص دستگاه و میانگین غلظت فلزات سرب و مس در نمونههای برگ و پوست بین ایستگاهها دارای اختلاف معنیداری بود. نتایج به صورت زیر بود: - میانگین غلظت فلزات (g g-1µ) در برگ چنار: سرب 85/1، مس 88/14؛ - میانگین غلظت فلزات (µg g-1) در برگ زبان گنجشک: سرب 18/1، مس 25/7. نتایج نشان داد غلظت فلزات سنگین در پوست بیشتر از برگ است. البته برگ درخت چنار، که مقادیر بالاتری از فلزات سنگین را در مقایسه با برگ زبان گنجشک جمع میکند، کارایی بیشتری بهمنزلۀ بیواندیکاتور برای آلودگی شهری نشان میدهد. هر دو گونۀ شاخص، در مطالعات مقایسهای برای تعیین زیستی آلودگی هوای شهری مناسباند.
در این تحقیق گونههای گیاهی نی، تیفا و برموداگراس به منظور ارزیابی پتانسیل گیاهپالایی فاضلاب آلوده به سرب در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بررسی شدند. به این منظور پس از کاشت و مرحلۀ رویشی، آبیاری با فاضلاب مصنوعی و سطوح مختلف غلظت 5، 10 و 15 میلیگرم سرب در لیتر انجام و در پایان دورۀ آزمایش از اندامهای هوایی و زمینی گیاهان مورد مطالعه نمونهبرداری شد. پس از آن شاخص انتقال و انباشت سرب برای این نمونهها اندازهگیری و بر اساس آن، اثر نوع گیاه و سطوح مختلف غلظت فاضلاب روی انباشت سرب در اندامهای هوایی و زمینی بررسی شد. نتایج نشان داد که شاخص انتقال در گیاه نی، تیفا و برموداگراس به ترتیب 5/5، 2/2 و 7/1 بود. بنابراین، مکانیزم عمدۀ گیاهپالایی در گیاه نی عمدتاً به صورت جذب ریزوسفری و در دو گیاه تیفا و برموداگراس به صورت جذب ریزوسفری و گیاه استخراجی انجام میشد. علاوه بر آن، نتایج نشان داد که گونۀ گیاهی و سطوح مختلف غلظت فاضلاب اثر متقابل معنیدار در سطح 5 درصد در انباشت سرب در بخش اندامهای هوایی و زمینی داشت. نتایج نشان داد بیشترین انباشت در بخش اندامهای زمینی، مربوط به گیاه نی به میزان 544/0 میلیگرم بر گرم وزن خشک ریشه و ریزوم و بیشترین انباشت در بخش اندامهای هوایی، مربوط به گیاه تیفا به میزان 164/0 میلیگرم بر گرم وزن خشک ساقه و برگ به دست آمد.
این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل آثار محیطزیستی کارخانۀ ایران خودرو دیزل واقع در شهرستان چهاردانگه صورت گرفته است. هدف از این تحقیق، شناسایی، طبقهبندی و بررسی آثار محیطزیستی کارخانۀ ایران خودرو دیزل به دو روش Entropy و LINMAP است. ابتدا با توجه به بازدیدهای میدانی، مصاحبه با بومیان منطقه و مطالعۀ اطلاعات پایه، آثاری که کارخانه بر سه محیط ایجاد میکند، شناسایی شد. آثار محیطزیستی مربوط به آن مشخص و در مرحلۀ بعدی برای تجزیه و تحلیل و اولویتبندی آثار محیطزیستی شناساییشده، از روش تصمیمگیری چندشاخصه (MADM) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل و اولویتبندی سه محیط با استفاده از روش LINMAP، محیط فیزیکی و شیمیایی با وزن 6/. در اولویت اول و پس از آن محیط بیولوژیک با وزن 38/0 در رتبۀ دوم و محیط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با وزن 1/0 در رتبۀ آخر قرار گرفت. در مهمترین راهکار در زمینۀ کاهش آثار شناساییشده، ایجاد یک سیستم مدیریت محیطزیستی مبتنی بر تولید پاک شامل کاربرد مستمر راهبرد محیطزیستی فراگیر پیشگیری در فرایندها، محصولات و خدمات به منظور افزایش کارایی و کاهش مخاطرات انسانی و محیطزیستی است.
امروزه تغییر اقلیم از شایعترین مباحث علمی و حتی سیاسی- اجتماعی است. گرمایش جهانی علاوه بر افزایش متوسط دمای جهانی به تغییر در میزان، نوع و الگوی توزیع مکانی و زمانی بارش منجر میشود و خواهد شد. تغییر در مؤلفههای رطوبتی و حرارتی بهمنزلۀ ورودیهای دستگاه نظاممند طبیعت در محیطهای جغرافیایی مختلف، به این معنی است که باید منتظر عواقب وخیم دستکاریهای انسان در سامانۀ طبیعت بود. یکی از آثار تغییر این مؤلفهها، متأثرشدن انواع زیستسامانهها، جابهجایی مرز قلمروهای حیاتی و زیستگاههای مختلف و اختلال در تعادلهای موجود خواهد بود. در این پژوهش به مطالعۀ اثر گرمایش جهانی در قلمروهای زیستی محدودۀ نیمۀ شرقی زاگرس میانی و غرب بیابان مرکزی ایران در سالهای 2050، 2075 و 2100 بر اساس تعریف قلمرو زیستی هولدریج پرداخته شده است. برای پیشبینی تغییرات دما و بارش از دو سناریوی پرکاربرد A2 و B2 و چهار مدل گردش عمومی جو شامل UKHADCM3، ECHO-G، GISS-EH و GFDLCM20 بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان میدهد گرمایش جهانی سبب کاهش تنوع قلمروهای زیستی این محدوده در دهههای آتی خواهد شد. در این میان قلمروهای زیستی در مناطق کوهستانی بیشترین تأثیر را از گرمایش جهانی میپذیرند. همچنین به واسطۀ تشدید فرایندهای بیابانزا، پیشروی مرز مناطق بیابانی و بیابانهای بوتهزار به سمت دامنههای شرقی زاگرس قابل توجه خواهد بود.
در دهههای اخیر پدیدۀ گرد و غبار به یکی از نگرانیهای بزرگ در محیطزیست تبدیل شده است. نخستین گام برای مقابله با غبار ریزشی در محیط شهری شناسایی منشأ آن است. در این تحقیق سعی شده است که سهم رخسارههای دشت یزد- اردکان شامل عرصههای شورهزار، کلوتک و یاردانگ، تپهماهورهای نئوژن، دشتسر اپانداژ و رسوبات آبی آن بهمنزلۀ منابع برونشهری غبار ریزشی با استفاده از روش منشأیابی تعیین شود. نمونهبرداری در دو مرحله صورت گرفت: 1. نمونهبرداری از خاک سطحی عرصههای مذکور در دشت یزد- اردکان و 2. نمونهبرداری از غبار ریزشی بر سطح یزد در 33 ایستگاه با نصب تلۀ رسوبگیر تیلهای. به منظور تعیین عناصر ردیاب، غلظت عناصر سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعلهای قرائت شد. برای مشخصکردن ترکیب بهینه از عناصر ردیاب در آنالیز تشخیص از روش گام به گام استفاده شد. نتایج مدل چندمتغیرۀ ترکیبی و روش بهینهسازی نشان داد که سهم رخسارههای شورهزار- کلوتک و یاردانگ و تپهماهورهای نئوژن- دشتسر اپانداژ به ترتیب برابر با 9/99 و 1/0 درصد است. ارزیابی مدل مذکور نشاندهندۀ ضریب کارایی بالای مدل و خطای نسبی پایین است. نتایج این مدل با مشاهدات صحرایی در منطقۀ مورد مطالعه کاملاً همخوانی دارد.
از جنبههای مهم توسعۀ پایدار ملاحظات زیستمحیطی است که یکی از ارکان آن استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر است. میزان دریافت این انرژی در نقاط مختلف سطح زمین به چندین فاکتور شامل: عرض جغرافیایی، طول جغرافیایی، میزان ساعت آفتابی، رطوبت هوا، تبخیر، دمای هوا، زاویۀ خورشید و سایر عوامل بستگی دارد. از این رو گرایش به سمت استفاده از مدلهای تابش خورشید در سالهای اخیر بیشتر شده است. مدل r.sun در نرمافزار Grass مدلی است که به محاسبۀ پرتو (مستقیم)، انتشار و بازتاب زمینی اشعههای خورشیدی با توجه به وضعیت روز، ارتفاع از سطح دریا، شرایط سطحی و اتمسفری میپردازد. در این مطالعه میزان دریافت انرژی خورشیدی منطقه با این مدل محاسبه شد. بر اساس نتایج، بخشهای شمالی و شمالشرقی استان اصفهان بیشترین ساعت آفتابی را دارند. زاویۀ تابش خورشیدی در منطقه بیشتر در زاویۀ 45 و 22 درجه است و بالاترین ایرادینس بازتابی برابر با 1194 و کمترین آن 40 وات بر متر مربع محاسبه شد. نتایج این مطالعه از مهمترین معیارها در جهت شناخت پتانسیل منطقه به منظور برنامهریزی برای استفاده از انرژی خورشیدی به شمار میرود. بالابودن میزان دریافت انرژی خورشیدی با توجه به توپوگرافی و وضعیت قرارگیری خورشید موجب افزایش پتانسیل ذاتی استان اصفهان برای توسعۀ نیروگاههای خورشیدی و استقرار صفحههای خورشیدی برای بهرهگیری از انرژی خورشید است.
در مطالعات محیطی، مهمترین راه نیل به توسعة مبتنی بر علم و شناخت علمی محیط، توجه اصولی به پتانسیلها، ارزیابی توانهای محیطی و بالاخره استفادة همهجانبه و منطقی از سرزمین است. در این خصوص، میان توسعة کشاورزی محیط و منابع محیطی نیز ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. این تحقیق، کاربرد روش تلفیقی تصمیمگیری چندمعیارۀ ANP- DEMATEL و CHANGFAHP را در ارزیابی اراضی کشاورزی پیرامون بهبهان بیان میکند. بر اساس مدل اکولوژیک حرفی ایران، دادههای شیب، اقلیم، خصوصیات خاک، دبی آب و تراکم پوشش گیاهی بهمنزلة معیارهای اصلی تأثیرگذار در کاربری کشاورزی انتخاب شدند. سپس در قالب یک مدل، به کمک تصمیمگیری چندمعیاره (MCDM) و با استفاده از فرایند تحلیل شبکهای و روش سلسلهمراتبی فازی لایههای مذکور به روش ترکیب خطی وزنی (WLC) در محیط نرمافزار Arc GIS10 تلفیق شدند و ارزیابی شکل گرفت. استفاده از مدل تلفیقی ANP-DEMATEL برای تجزیه و تحلیل اولیۀ روابط متقابل میان معیارها و وزندهی فاکتورها با توجه به ضریب تأثیرگذاریشان است. در واقع، این مدل جدید با ترکیب روشهای مختلف، راهحل مؤثری را برای کمک به تصمیمگیری گروهی ارزیابان ارائه میدهد و از این طریق وزن نهایی معیارهای مؤثر در کاربری کشاورزی مشخص میشود. نتایج نشان داد که در هر دو مدل، حدود 4 درصد از کل مساحت منطقه دارای اراضی با توان درجۀ یک برای کشاورزیاند، به طور کلی میتوان گفت منطقۀ مورد مطالعه از نظر توان اکولوژیک برای کاربری کشاورزی به دلایل نزدیکی منطقه به کوهستان و تپههای ماهوری و وجود سازندهای انحلالی گچ و آهک در حد مناسب و مطلوب نیست. این نتیجه به وضوح در هر دو روش دیده میشود، اما با توجه به اینکه مناطق نامساعد در روش CHANGFAHP مساحت بیشتری نسبت به روش ANP-DEMATEL دارند میتوان گفت که نتایج روش FAHPCHANG با واقعیت سازگاری بیشتری دارند.
امروزه تداوم رشد شهرنشینی، بهویژه با شکل و کارکردی که در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران دارد، هشداری بر ناپایداری شهرنشینی است. برای حفظ پایداری اکوسیستم شهری، وظیفۀ انسان بهرهمندی پایدار از محیطزیست شهری و پیشگیری از انواع آلایندههای زیستمحیطی در شهرهاست. تحقیق حاضر، از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. هدف تحقیق، ارزیابی و اولویتبندی شاخصهای ناپایداری زیستمحیطی در کلانشهر اهواز است. برای دستیابی به هدف مذکور، فرایند تبدیل معیارها به شاخصهای کمی انجام شد و شاخص و زیرشاخصها در چارچوب مدل تحلیل سلسلهمراتبی AHP، وزندهی شدند. همچنین، برای تحلیل مکانی- فضایی دادهها، از نرمافزار GIS استفاده شده است. در این تحقیق، مهمترین معیارهای تبیینی برای ارزیابی ناپایداری زیستمحیطی، عبارتاند از: آلودگی صدا، آلودگی خاک، آلودگی هوا، آلودگی آب، آلودگی صنعتی و آلودگی پسماندهای شهری. یافتههای تحقیق، بیانگر آن است که اهواز بر اساس معیارهای تحت بررسی، در شرایط زیستمحیطی ناپایداری قرار دارد و در بین معیارهای مذکور، مهمترین عامل در ناپایداری زیستمحیطی اهواز، معیار آلودگی هوا با وزن نهایی (280/0) شناخته شد.
شرایط سخت اقلیمی از اصلیترین عوامل محدودکنندۀ رفتارهای شهری است. بر این اساس، طراحان محیط میکوشند با نزدیککردن خردهاقلیمها به منطقۀ آسایش، فضاهای شهری را برای دامنۀ گستردهای از رفتارها در طیف وسیعی از زمانها قابل استفاده کنند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیرات خردهاقلیم در الگوهای رفتاری و بررسی و اکتشاف راهکارهای تعدیل شرایط سخت اقلیمی در معماری و شهرسازی بومی است. در این تحقیق مطالعۀ تطبیقی الگوهای رفتاری استفادهکنندگان فضا در دو اقلیم گرم و خشک (یزد) و معتدل و مرطوب (فومن) صورت گرفته است. برداشت الگوهای رفتاری با استفاده از روش مشاهده (عکسبرداری زمانبندیشده) و تحلیل از طریق روش تحلیل مکانی محقق شده است. نتایج نشان میدهد ویژگیهای اقلیمی هم در گونۀ فعالیتهای شهری و هم در چرخههای زمانی بروز آنها تأثیرگذارند. شرایط اقلیمی سخت، رفتارهای شهری را به فعالیتهای ضروری محدود کرده است و فضا را صرفاً عبوری میکند. چنین شرایطی اجازۀ بروز دامنۀ وسیعی از فعالیتهای اختیاری و اجتماعی را نمیدهد. در الگوهای فرمی- فضایی تاریخی ایران در راستای تعدیل شرایط سخت اقلیمی از ابزارهای کالبدی- فضایی همچون تراکم ساختمانی، محصوریت، سطح اشغال، میزان عقبنشینی در همکف و طبقات، جنس مصالح و میزان سبزینگی فضا استفاده شده است.
فرسودگی بافت در نواحی مرکزی شهرها از مهمترین مسائل پیشروی تداوم حیات شهری است. مهاجرت و جایگزینی ساکنان، تغییر کاربری و ایجاد فعالیتهای ناسازگار با سازمان فضایی کالبدی بافت قدیم، به افت کیفیت زندگی و تغییر شکل این بافتها منجر میشود. امروزه بافتهای فرسوده با مشکلات ساختاری و اکولوژیکی گوناگون نظیر آلودگی هوا، مشکلات ترافیکی، کمبود فضاهای باز برای زندگی اجتماعی، فقدان فضاهای سبز کافی برای ایجاد شرایط مطلوب و تعادل محیطی، خردشدن لکههای فضاهای سبز و افزایش زمینهای متروکه و بایر مواجهاند. محققان راهحل آن را در تغییر نگرش برنامهریزان برای بازسازی و بازگرداندن فضاهای بایر به شریان حیات شهری از طریق رویکرد سیستماتیک پیوسته در قالب ایجاد یا تقویت زیرساختهای سبز شهری میدانند. در این پژوهش با شناسایی و طبقهبندی اراضی بایر، الگوی مناسب از شبکۀ فضاهای سبز و باز در یک سیستم اکولوژیکی به هم پیوسته در منطقۀ مرکزی تهران ارائه شد. کاربست مدل کشش (Gravity Model) و روش رویهمگذاری لایههای اطلاعاتی موجود و مقایسۀ ارزش اکولوژیک خیابانها نشان میدهد که مدل کشش حلقهای مناسبترین گزینه برای انطباق با شرایط بافت فرسودۀ منطقۀ 12 در مرکز تهران است.
unavailable