ORIGINAL_ARTICLE
بررسی حذف درجای MTBE و بنزن از آبهای زیرزمینی جنوب تهران در مقیاس پایلوت آزمایشگاهی از طریق اکسیداسیون شیمیایی با استفاده از نانوذرات آهن صفرظرفیتی پایدارشده
در این تحقیق، برای بررسی حذف درجای MTBE و بنزن از آب زیرزمینی، آزمایشهایی در ستون خاک یکبُعدی با شرایط فیزیکی و شیمیایی مشابه منطقۀ مطالعاتی ترتیب داده شد. با توجه به شرایط طبیعی محدودکنندۀ محیط، یعنی ریزدانهبودن آبخوان، نفوذپذیری پایین، محدودۀ pH خنثی و بالابودن عوامل مزاحم مثل یونها و سایر مواد آلی، برای حذف آلایندههای مورد هدف به روش اکسیداسیون شیمیایی، از واکنش فنتون (H2O2/Fe) و نانوذرات آهن صفرظرفیتی پایدارشده (S-NZVI) بهمنزلۀ کاتالیزور استفاده شد. طبق نتایج این تحقیق، برای حذف غلظتهای حدود mg/L2 MTBE و mg/L1 بنزن در آب زیرزمینی، غلظتهای بهینۀ S-NZVI و هیدروژن پراکسید در شرایط محیطی شبیهسازیشده در پایلوت به ترتیب برابر mg/L300 و mg/L1500 به دست آمد که به حذف 78 درصد MTBE و 87 درصد بنزن منجر شد. غلظت محصولات جانبی خطرناک تولیدشده یعنی استون و TBA، پس از اتمام زمان واکنش (به طور میانگین کمتر از ppm1/0) نشان داد که عملیات پالایش از این لحاظ با مشکلی روبهرو نیست. برای کمکردن اثر عملیات در کاهش نفوذپذیری، همچنین افزایش بازدهی سیستم یا کاهش مصرف نانوذرات آهن به اسیدیکردن محیط واکنش اقدام شد تا جایی که با ایجاد شرایط 2/3pH=، بازده حذف 90 درصد برای MTBE و 96 درصد برای بنزن محاسبه شد. علاوه بر این، میزان تأثیر یونهای مزاحم در کاهش کارایی سیستم حذف، حداکثر حدود 15 درصد به دست آمد.
https://jes.ut.ac.ir/article_51197_cb99c8855d6bc23789cd0295fc385585.pdf
2014-06-22
261
275
10.22059/jes.2014.51197
آب زیرزمینی
بنزن
جنوب تهران
فنتون
متیل ترشیو بوتیل اتر (MTBE)
نانوذرات آهن صفر ظرفیتی پایدارشده
علی
بریانی
beryaniali@gmail.com
1
کارشناس ارشد مهندسی محیطزیست- منابع آب، گروه مهندسی محیطزیست، دانشکدۀ محیطزیست، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
علیرضا
پرداختی
arparda@yahoo.com
2
استادیار گروه مهندسی محیطزیست و رئیس آزمایشگاه دانشکدۀ محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
مجتبی
اردستانی
ardestan@ut.ac.ir
3
دانشیار گروه مهندسی محیطزیست، دانشکدۀ محیطزیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
سیما
امینی
simaamini@ut.ac.ir
4
کارشناس ارشد شیمی تجزیه و کارشناس مسئول آزمایشگاه دانشکدۀ محیطزیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پاکسازی آلایندههای نفتی از خاک با بهرهگیری از روش اکسایش پیشرفتۀ ترکیبی فنتون و سولفات رادیکال (مطالعۀ موردی: مسجد سلیمان)
آلودگی خاک مناطقی که روی میدانهای نفتی واقع شدهاند، از بزرگترین مشکلات زیستمحیطی است، زیرا این مناطق همواره تحت تأثیر آلایندههای نفتی قرار دارند. از آنجا که کشور ما دارای منابع فراوان نفتی و گازی است، شهرهای جنوبی و به خصوص حاشیۀ خلیجفارس، تحت تأثیر این معضل بودهاند. فرایند اکسایش پیشرفته از مهمترین تکنولوژیها، برای اکسید و تخریب طیف وسیعی از آلایندههای آلی در خاک و آب در مدت کوتاه با بازدهی بالاست. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر حذف آلایندههای نفتی از طریق فرایند اکسایش پیشرفته در خاکهای آلودهشده در شهرستان مسجد سلیمان است که به وسیلۀ چشمههای نفتی در مناطق مسکونی مانند سی برنج و نفتون آلوده شدهاند. در این راستا با مطالعات خاکشناسی و زمینشناسی اولیه برای حذف ترکیبات نفتی از خاک، از اکسیدکنندههای پراکسید هیدروژن و پتاسیم پرسولفات استفاده شده است. استخراج ترکیبات نفتی از خاک به روش سوکسله انجام شد. میزان ترکیبات نفتی در خاک نمونهبرداریشده از طریق روش وزنسنجی 8/6 درصد تعیین شد. با توجه به بهینهکردن هیدروژن پراکسید و پتاسیم پرسولفات مناسبترین نرخ حذف در نسبت 05/0: 1 به دست آمده است. این مقادیر در حضور مقدار احتمالی آهن در خاک، که برابر 8/2 درصد است، به خاک اضافه شده است. در این آزمایش مشخصشده اضافهکردن مرحلهای عوامل مؤثر در اکسایش پیشرفته سبب افزایش راندمان حذف شده است. تحت شرایط بهینه و مرحلهای افزودن پراکسید هیدروژن و پتاسیم پرسولفات طی این فرایند، در حدود 50 درصد ترکیبات نفتی از خاک حذف شده است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51198_954a867d2d0220a7ccfe7870e10f80df.pdf
2014-06-22
277
287
10.22059/jes.2014.51198
آلایندههای نفتی
اکسایش پیشرفته
خاک
مسجد سلیمان
الهام
عظیمیان
el_azmiyan@ms.tabrizu.ac.ir
1
دانشجوی کارشناسی ارشد زمینشناسی زیستمحیطی، دانشکدۀ علوم طبیعی، دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
علی
کدخدائی
kadkhodaie_ali@tabrizu.ac.ir
2
استادیار گروه زمینشناسی، دانشکدۀ علوم طبیعی دانشگاه تبریز
AUTHOR
مجید
بغدادی
m.baghdadi@ut.ac.ir
3
استادیار گروه عمران، دانشکدۀ محیطزیست دانشگاه تهران
AUTHOR
اصغر
اصغری مقدم
moghadam@ tabrizu.ac.ir
4
دانشیارگروه زمینشناسی، دانشکدۀ علوم طبیعی، دانشگاه تبریز
AUTHOR
رضا
مرادی
rmoradi58@gmail.com
5
کارشناسی ارشد زیستمحیطی، دانشگاه چمران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر پی- اچ (pH) بر تجزیۀ هیدروکربنهای نفتی کل در راکتورهای بستۀ خاکاب با عملکرد متوالی
آلودگی خاک و آب با هیدروکربنهای نفتی مشکل زیستمحیطی به شمار میرود. بنابراین، نیاز به تصفیه و حذف این آلودگی روزبهروز اهمیت بیشتری مییابد. در این تحقیق تجزیۀ بیولوژیکی هیدروکربنهای نفتی کل (TPH) تحت شرایط هوازی با استفاده از راکتورهای هوازی خاکابی مطالعه و بررسی شد. نمونۀ خاک از منطقۀ عظیمآباد که با ریختن، نشت مخازن ذخیرۀ نفت و خطوط لوله آسیبدیده پالایشگاه تهران واقع در جنوب تهران آلوده شده بود، جمعآوری شـد. در این مطالعه پی- اچ بهینه که به بهترین تجزیه TPH در راکتور بستۀ خاکاب با عملکرد متوالی (SS-SBR) منجر میشود با تغییر pH و ثابت نگهداشتن سایر شرایط بررسی شد. دو راکتور خاکاب در اندازۀ آزمایشگاهی طراحی و ساخته شدند. هر راکتور برای رسیدن به شرایط پایدار برای 14 روز به صورت بسته راهاندازی شد، سپس 6 بهرهبرداری با زمان ماند 2 ماه صورت گرفت. هر راهاندازی pH مربوط به خود را دارا بود. در پایان این عملکـرد، غلظتهای TPH از طریق کـروماتوگرافی گازی (GC) که دارای آشکارساز یونی شعلهای (FID) بود، آنالیز و مشخص شد. بر اساس این مطالعات SS-SBR راندمان بالایی در حذف TPH از خاک آلوده دارد به طوری که راندمان حذف آن در pH=7 و در بهترین شرایط (pH بهینه) به 3/88 درصد رسیده است. از این رو در این تحقیق pH بهینه در SS-SBR برای تجزیۀ بیولوژیکی خاکهای آلوده به TPH در محدودۀ pH نرمال است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51199_a8d854bc8858944417e7f439f173ebf2.pdf
2014-06-22
289
296
10.22059/jes.2014.51199
تجزیۀ بیولوژیکی
راکتور بستۀ خاکاب با عملکرد متوالی (SS-SBR)
کروموتوگرافی گازی
pH
هیدروکربنهای نفتی کل (TPH)
یونیزاسیون شعلهای
علی
ترابیان
atorabi@ut.ac.ir
1
استاد گروه مهندسی دانشکدۀ محیطزیست دانشگاه تهران
AUTHOR
سیدحمیدرضا
ّفاطمی
hamidrezafatemi@yahoo.com
2
کارشناس ارشد مهندسی عمران- محیطزیست دانشکدۀ محیطزیست دانشگاه تهران
AUTHOR
صابر
حسنلو
saber_hasanlo@yahoo.com
3
کارشناس ارشد مهندسی عمران- محیطزیست دانشکدۀ محیطزیست دانشگاه تهران
AUTHOR
علی
محمدپور
alix.mohammadpour@gmail.com
4
کارشناس ارشد مهندسی عمران- محیطزیست دانشکدۀ محیطزیست دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تعیین غلظت و پراکنش تغییرات مکانی فلزات جیوه، سرب و کادمیوم در رسوبات سطحی جنگلهای مانگرو با استفاده از زمینآمار در محیط GIS
فلزات سمی به علت پایداری بالا و آثار فیزیولوژیکیشان بر موجودات زنده، حتی در غلظتهای بسیار کم نیز حائز اهمیتاند. رسوبات دریایی اغلب مخزن نهایی برای تجمع فلزات سنگین محیطزیستهای ساحلی در نظر گرفته میشوند. از حساسترین اکوسیستمها در خلیجفارس، میتوان به جنگلهای مانگرو اشاره کرد که آلایندههای فلزی واردشده از نگرانیهای مهم و عمده برای این اکوسیستمها به شمار میروند. ارزیابی فضایی آلایندهها برای درک بهتر از تهدیداتی که منابع آلاینده میتوانند داشته باشند، مهم است. به منظور مطالعه و بررسی میزان غلظت سه فلز سرب، جیوه و کادمیوم در رسوبات سطحی جنگلهای مانگرو و دستیابی به الگوی توزیع مکانی صحیح از این آلایندهها، نمونهبرداری از 42 ایستگاه در سه قسمت بندرخمیر با 7 ایستگاه، بخش میانی با 17 ایستگاه و جزیرۀ قشم با 18 ایستگاه از لایۀ سطحی 0- 5 سانتیمتری رسوبات در فروردین 1390 صورت گرفت. پس از انجام آنالیزهای آزمایشگاهی، به منظور مدلسازی تغییرات مکانی غلظت فلزات در رسوبات سطحی جنگلهای مانگرو، از 7 روش مختلف زمینآماری وزندهی فاصلهای معکوس، کریجینگ ساده، کریجینگ معمولی، کریجینگ جامع، توابع پایۀ شعاعی، درونیابی چندجملهای موضعی و عمومی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از آنالیزها نشان داد که بیشترین مقادیر غلظت برای فلزات سرب و کادمیوم در بخش قشم و برای فلز جیوه در بندر خمیر است. در نهایت روش کریجینگ ساده به علت داشتن پایینترین مقادیر RMSE و MAE و نزدیکی بسیار زیاد آمارۀ MBE به صفر، بهمنزلۀ بهترین روش برای مدلسازی الگوی توزیع و پراکنش فلزات سرب، کادمیوم و جیوه به ترتیب با مدلهای نمایی، دایرهای و گوسین انتخاب شد. نقشههای ترسیمشده نشان دادند که الگوی توزیع مکانی سرب و کادمیوم مشابه یکدیگرند و تمرکز غلظتی این دو فلز بیشتر متمایل به غرب بخش میانی و بندر خمیر است، در حالی که جیوه الگوی توزیع مکانی متفاوتی نشان داد. جیوه الگوی توزیع و پراکنش نامنظم نقطهای از خود بروز داد که گرایش خاصی به سمت مشخصی ارائه نمیکرد.
https://jes.ut.ac.ir/article_51200_0f37a076f10880d654dd5976a0646bde.pdf
2014-06-22
297
310
10.22059/jes.2014.51200
رسوب
زمینآمار
فلزات سمی
مانگرو
مدلسازی
محمد
طاهری
m.taheri677@yahoo.com
1
کارشناس ارشد محیط زیست، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
علیرضا
ریاحی بختیاری
riahi@modares.ac.ir
2
دانشیار گروه محیط زیست، دانشکدۀ منابعطبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
بابک
نعیمی
naimi.b@gmail.com
3
استادیار گروه سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشکدۀ محیطزیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
AUTHOR
مهدی
غلامعلی فرد
m.gholamalifard@modares.ac.ir
4
استادیار گروه محیطزیست، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر میدان مغناطیسی در میزان تولید پلیهیدروکسیآلکانوات در لجن فعال
با هدف غلبه بر مشکلات زیستمحیطی ناشی از تجمع پلاستیکهای مصنوعی و لجن تولیدشده در تصفیهخانهها، پژوهشهای متعدی در زمینۀ تولید پلیمرهای زیستتخریبپذیر انجام شده است. پلیهیدروکسیآلکانواتها (Polyhydroxyalkanoates) مشهورترین عضو خانوادۀ بیوپلیمرها محسوب میشوند که بهمنزلۀ منبع کربن و انرژی در میکروارگانیسمها تجمع مییابند. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر میدان مغناطیسی در فرایند تولید پلیهیدروکسیآلکانوات (PHA) در لجن فعال انجام شده است. میدان مغناطیسی در فرایند تولید PHA از لجن فعال تأثیرگذار است به طوری که در برخی شدتهای میدان مغناطیسی تولید این بیوپلیمر نسبت به نمونۀ شاهد (بدون میدان مغناطیسی) افزایش و در برخی کاهش یافته است. آزمایشهای این تحقیق در دومرحله انجام شدهاند. در مرحلۀ اول، مدت زمان هوادهی لجن فعال در فرایند تولید این بیوپلیمر برای نمونۀ شاهد بهینهسازی شد که معادل 30 ساعت بود. در مرحلۀ دوم، تأثیر میدان مغناطیسی در کاهش یا افزایش تولید این بیوپلیمر بررسی شد. تأثیر میدانهای مغناطیسی با شدت 5، 10، 15، 20، 25 و 50 میلیتسلا در راکتور ناپیوستۀ تولید بیوپلیمر در 30 ساعت بررسی شد. نتایج نشان دادند که میدانهایی با شدت 5، 10، 15 و 20 میلیتسلا تأثیر مثبتی در تولید PHA داشتند در حالی که میدانهای 25 و 50 میلیتسلا سبب کاهش تولید PHA نسبت به نمونۀ شاهد شدهاند. میزان تولید PHA در نمونۀ شاهد و میدانهای مغناطیسی 5، 20 و 50 میلیتسلا به ترتیب 6/0، 73/0، 75/0 و 55/0 گرم بر لیتر بوده است. علاوه بر این، نتایج نشاندهندۀ تأثیرگذاری میدان مغناطیسی در نوع و میزان مونومرهای تولیدشده در کوپلیمر PHA بودند. به طوری که در میدانهای مغناطیسی 20 و 50 میلیتسلا درصد جرمی هیدروکسیوالرات (HV) در کوپلیمر (HB-co-HV) به ترتیب برابر با 26 و76 بوده است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51201_b12071977019047c0141865076ff3092.pdf
2014-06-22
311
319
10.22059/jes.2014.51201
پلیهیدروکسیآلکانوات
زمان هوادهی
لجن فعال
میدان مغناطیسی
مرضیه
فاتحی
fatehi_marzie@yahoo.com
1
کارشناس ارشد مهندسی شیمی- گرایش محیطزیست، دانشکدۀ فنی- مهندسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان
AUTHOR
سید احمد
عطائی
ataei@uk.ac.ir
2
استادیار مهندسی شیمی، دانشکدۀ فنی- مهندسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر انرژی حرارتی،آهک و فسفات در غیرپویاسازی کادمیوم خاک آلوده
حلالیت و پایداری عناصر سنگین در خاک نقش مهمی در نقل و انتقال آن به آبهای زیرزمینی و گیاهان دارد و میتواند برای سلامت انسان تهدیدی جدی باشد. این تحقیق به منظور بررسی تغییرات زمانی میزان تثبیت کادمیوم در خاکهای آلوده به فلزات سنگین تحت تأثیر انرژی حرارتی، آهک (CaCO3) و کود فسفاته (بهمنزلۀ منبع فسفات) انجام شد. خصوصیات فیزیکوشیمیایی و کانیشناسی رس به روش استاندارد انجام شد. به منظور بررسی تثبیت کادمیوم، محلول آهک در سطوح صفر و 5 درصد، محلول کود فسفاته در سطوح صفر و 5/2 درصد تهیه و با خاک مخلوط شد. سپس، نمونهها در دمای 25 ،200، 400، 600، 700 و 800 درجۀ سانتیگراد حرارت داده شدند. پس از خنکشدن نمونهها عصارهگیری در فاصلۀ زمانی 7، 30 و 60 روز با نسبت 1:10 خاک به آب تهیه و تعیین غلظت شد. نتایج نشان داد خاک مورد مطالعه سبک بافت، اسیدی و کاملاً شور است. همچنین، کانیهای حاکم در نمونه به ترتیب کائولینیت، ایلیت و اسمکتیت تعیین شدند. تجزیۀ واریانس نشان داد آثار مستقل حرارت و تیمار در فاصلۀ زمانی 7، 30 و 60 روز معنیدار (P<0.001) شدند، اما آثار متقابل فاکتورها با گذشت زمان معنیدار نشدند. دمای 400، 600 و 700 بیشترین تأثیر در رهاسازی کادمیوم را داشت. نتایج نشان داد که افزایش حرارت سبب تغییر جهت اثر فسفات در تثبیت کادمیوم و افزایش حلالیت و انتقال آن در خاک میشود. همچنین، با گذشت زمان و برقراری تعادل نسبی، تثبیت کادمیوم نیز افزایش یافت. نتایج حاصل نشان داد کاربرد آهک در خاکهای اسیدی و شور به منظور تثبیت کادمیوم توصیه نمیشود و بهتر است منابع فسفاته به کار روند.
https://jes.ut.ac.ir/article_51202_02aec65a8185738b311f2ae8d16251fd.pdf
2014-06-22
321
330
10.22059/jes.2014.51202
آهک
حرارت
خاک آلوده
غیرپویاسازی کادمیوم
فسفات
صفیه
حسن زاد
hasanzadsafye@yahoo.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد زمینشناسی زیستمحیطی دانشگاه ارومیه
LEAD_AUTHOR
حسین
پیرخراطی
h.pirkharrati@urmia.ac.ir
2
استادیار گروه زمینشناسی دانشکدۀ علوم دانشگاه ارومیه
AUTHOR
بهنام
دولتی
b.dovlati@urmia.ac.ir
3
استادیار گروه خاکشناسی دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه ارومیه
AUTHOR
خلیل
فرهادی
khalil.farhadi@yahoo.com
4
استادگروه شیمی دانشکدۀ شیمی دانشگاه ارومیه
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی میزان آلودگی فلزات سنگین در غبار برخی جادههای کرج
با رشد سریع شهرنشینی، صنعتیشدن شهرها و افزایش انتشار آلودگی از وسایل نقلیه، بحران آلودگی هوا یکی از مشکلات اکولوژیکی شدید در مقیاس جهانی است. با توجه به سهم آلودگی گرد و غبار در افزایش آلودگی هوا، غبار راسبشده در اطراف جادهها و خیابانهای سطح شهر بهمنزلۀ یکی از عوامل ارزیابی میزان آلودگی هوای شهری بررسی شد. با توجه به رشد جمعیت و تردد وسایل نقلیه در کرج و خطرهای ناشی از آلودگی فلزات سنگین برای سلامتی بشر، غلظت فلزات Ni، Mn، Pb، Cr، Cu و Zn در غبار جمعآوریشده از 3 خیابان در سطح کرج اندازهگیری شد. نمونههای غبار با ابعاد کمتر از µm250 پس از هضم اسیدی در مایکروویو، از طریق دستگاه جذب اتمی آنالیز شدند. اندازۀ غلظت فلزات در غبار خیابانها برای هر یک از عناصر عبارتاند از: µg/g 629- 48:Pb، µg/g 224- 19:Ni، µg/g 271- 86:Cu، µg/g 784- 609:Mn، µg/g 1212- 282:Zn و µg/g 117- 40:Cr. برای ارزیابی میزان آلودگی نمونهها مقادیر شاخص ضریب انباشتگی (Igeo)، فاکتور غنیشدگی (EF)، فاکتور آلودگی (CF) هر یک از عناصر و شاخص بار آلودگی (PLI) در هر یک از ایستگاهها و میانگین آن در هر جاده محاسبه شد. مقادیر محاسبهشدۀ شاخص زمین انباشتگی و فاکتور غنیشدگی نشان میدهند میزان فلزات سرب، مس و روی در کلیۀ جادهها در اثر فعالیتهای انسانی افزایش یافتهاند و منشأ طبیعی ندارند. با محاسبۀ مقادیر فاکتور آلودگی، به طور میانگین بیشترین میزان آلودگی سه عنصر اخیر در جادۀ کرج- قزوین مشاهده شد. مقادیر محاسبهشدۀ شاخص بار آلودگی (PLI) در هر یک از ایستگاههای نمونهبرداری نشان میدهد در مناطق پرترافیک و صنعتی میزان بار آلودگی فلزات سنگین بالاتر است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51203_6038f174bd82decf4aec518ee39a2e8b.pdf
2014-06-22
331
344
10.22059/jes.2014.51203
آزادراه کرج- قزوین
آلودگی هوا
شاخص ارزیابی
غبار خیابان و فلزات سنگین
فرشته
دست گشاده
f_dastgoshadeh@yahoo.com
1
کارشناس ارشد شیمی تجزیه، رئیس ادارۀ امور آزمایشگاهها، ادارۀ کل حفاظت محیطزیست استان البرز
LEAD_AUTHOR
امیدرضا
تونی
uko_ariaee@yahoo.co
2
کارشناس ارشد اقتصاد محیطزیست، رئیس ادارۀ نظارت و پایش، ادارۀ کل حفاظت محیطزیست استان البرز
AUTHOR
سیما
مقدم شیخ جان
sima_irany@yahoo.com
3
کارشناس ارشد مهندسی کشاورزی، کارشناس ادارۀ امور آزمایشگاهها، ادارۀ کل حفاظت محیطزیست استان البرز
AUTHOR
گیتی
تقی نژاد
gity_taghinezhad@yahoo.com
4
کارشناس ارشد شیمی کاربردی، کارشناس ادارۀ امور آزمایشگاهها، ادارۀ کل حفاظت محیطزیست استان البرز
AUTHOR
نرگس
همتیان
narges.hematian@gmail.com
5
کارشناس شیمی کاربردی، کارشناس ادارۀ امور آزمایشگاهها، ادارۀ کل حفاظت محیطزیست استان البرز
AUTHOR
رقیه
حاتمی
hatami_683@yahoo.com
6
کارشناس آلودگی محیطزیست، کارشناس مسئول ادارۀ امور آزمایشگاهها، ادارۀ کل حفاظت محیطزیست استان البرز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی غلظت و منشأ آلایندههای فلزی در رسوبات خور موسی، خلیجفارس
خور ماهشهر در 65 کیلومتری مدخل ورودی خور موسی واقع در خلیجفارس قرار دارد. به واسطۀ حساسیت خلیجفارس و تأثیرات منفی و مخربی که این منطقه بهدلیل وجود صنایع پتروشیمی واقع در منطقۀ ویژۀ اقتصادی ماهشهر متحمل میشود، مطالعۀ حاضر در تیرماه 1391 در خور ماهشهر واقع در شمالغرب خلیجفارس صورت گرفت. 16 نمونۀ سطحی رسوب به وسیلۀ نمونهگیر پترسون جمعآوری شد. غلظت و منشأ آلایندههای فلزی (Zn، Sr، Ni، Mn، Cu، Cr، Co، Ba، As و Al) در رسوبات از طریق ICP-AES تعیین شد. هدف اصلی از انجام این تحقیق پایش زیستمحیطی فلزات در رسوبات خور ماهشهر به منظور ارتقای کیفیت محیطزیست منطقه است. در همین راستا کمّیسازی شدت آلودگی در رسوبات با استفاده از شاخصهای EF، Igeo، IPOLL و m–ERM–Q صورت گرفت. از دیگر اهداف این مطالعه جداکردن بخش انسانساخت از طبیعی و مشخصکردن منشأ عناصر است. در این تحقیق از روش آزمایشگاهی تفکیک شیمیایی یکمرحلهای استفاده شده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که شاخص تجمع زیستی (Igeo) در حالت کلی بیانگر آلودگی کمی است با این حال فاکتور تجمع (EF) و شاخص آلودگی (Ipoll) برای فلزات آلودگی به نسبت بالایی را نمایش میدهد. میانگین مقادیر EF برای هر یک از فلزات بین محدودۀ تجمع کم تا بسیار زیاد قرار دارد. بر اساس شاخص m–ERM–Q همۀ نمونههای رسوبی 30 درصد احتمال سمیت دارند. نتایج آنالیز خوشهای بیانگر این بود که Cr در نمونههای رسوب دارای منشأ نفتی است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51204_ccee6268fc71c92ad7b13590e81ab52d.pdf
2014-06-22
345
360
10.22059/jes.2014.51204
آلودگی رسوبات
آنالیز خوشهای
تفکیک شیمیایی
خلیجفارس
فلزات سنگین
علیرضا
واعظی
al.vaezi@ut.ac.ir
1
دانشجوی دکتری مهندسی محیطزیست- منابع آب دانشکدۀ تحصیلات تکمیلی محیطزیست دانشگاه تهران
AUTHOR
عبدالرضا
کرباسی
akarbasi@ut.ac.ir
2
دانشیار مهندسی محیطزیست دانشکدۀ تحصیلات تکمیلی محیطزیست دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
مجتبی
فخرایی
mjfakhraee@ut.ac.ir
3
کارشناس ارشد مهندسی محیطزیست- منابع آب دانشکدۀ تحصیلات تکمیلی محیطزیست دانشگاه تهران
AUTHOR
علیرضا
ولی خانی سامانی
arvs_101@yahoo.com
4
کارشناس ارشد مهندسی محیطزیست – منابع آب دانشکده تحصیلات تکمیلی محیط زیست دانشگاه تهران
AUTHOR
مهدی
حیدری
mehdiheidary@ut.ac.ir
5
کارشناس ارشد مهندسی محیطزیست- منابع آب دانشکدۀ تحصیلات تکمیلی محیطزیست دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
توزیع زمانی و مکانی فلزات سنگین در گرد و غبار منطقۀ شهری کرمان
کرمان از جمله شهرهای صنعتی ایران است که کارخانهها و معادن مختلفی در اطراف آن قرار دارد. این مطالعه با هدف بررسی میزان غلظت فلزات سنگین و بررسی توزیع مکانی و زمانی آنها در گرد و غبار کرمان شکل گرفت. نمونهبرداری گرد و غبار (مجموعاً 245 نمونه) در 35 نقطۀ شهر و طی 7 ماه (از اردیبهشت تا پایان آبان 1391) انجام شد. پس از هر بار نمونهبرداری ماهانه تلهها شسته و نمونههای انتقالیافته به آزمایشگاه توزین شدند و نرخ فرونشست ذرات محاسبه شد. همچنین، برای مقایسۀ نتایج گرد و غبار اتمسفری با خاک منطقه 60 نمونۀ مختلف خاک سطحی (cm10- 0) از مناطق برونشهری و 35 نمونۀ مختلف خاک از مناطق درونشهری کرمان تهیه شد. پس از جمعآوری و آمادهسازی نمونهها، غلظت کل فلزات سنگین مس، سرب، روی، نیکل و منگنز بعد از هضم با اسید نیتریک 6 نرمال از طریق دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بالاترین غلظت فلزات را گرد و غبار داشت که با نمونههای خاک درونشهری و برونشهری دارای تفاوت معنیداری بود. بررسی توزیع زمانی و مکانی غلظت فلزات سنگین و مطالعۀ همبستگی بین فلزات مختلف نشان داد که 3 فلز مس، سرب و روی و 2 فلز نیکل و منگنز توزیع زمانی و مکانی مشابهی داشتند که احتمالاً این عناصر از دو منبع متفاوت سرچشمه میگیرند، به طوری که مس، سرب و روی عمدتاً از منابع صنعتی و ترافیک مشتق شده و نیکل و منگنز از منابع طبیعی سرچشمه گرفتهاند. پراکنش مکانی نشان داد که غلظت فلزات در نیمۀ غربی کرمان بیشتر بوده است که در این رابطه، توپوگرافی اطراف کرمان نقش مهمی را به عهده دارد. بنابراین، شناخت منشأ گرد و غبارهای کرمان و کنترل آن در راستای مدیریت و توسعۀ پایدار و ایجاد محیطزیست سالم ضروری است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51205_0f8958e96fc4c6857f1697f3476a996a.pdf
2014-06-22
361
373
10.22059/jes.2014.51205
آلودگی هوا
کرمان
گرد و غبار
فلزات سنگین
فریبا
جعفری
f.jafari@ag.iut.ac.ir
1
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه خاکشناسی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان
AUTHOR
حسین
خادمی
khademi@cc.iut.ac.ir
2
استادگروه خاکشناسی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل فضایی- زمانی رخداد گرد و غبار در غرب ایران
پژوهش حاضر سعی دارد رفتار رخداد گرد و غبار در غرب ایران را از منظر مکانی و زمانی تحلیل کند. برای نیل به این هدف از دادههای آماری گرد و غبار (اخذشده از سازمان هواشناسی) 26 ایستگاه منتخب در نیمۀ غربی ایران با پراکنش مناسب طی دورۀ بیست ساله (1989- 2008) بهره گرفته شده است. برای بررسی رفتار مکانی گرد و غبار از ابزار تحلیل روند و برای بررسی رفتار زمانی آن از روش آماری من کندال (به علت ناپارامتریکبودن دادههای فراوانی گرد و غبار) استفاده شد. رفتار مکانی فراوانی گرد و غبار گویای افزایش شمال به جنوب این پدیده به صورت خطی است، حال آنکه در راستای غرب به شرق رفتار خطی در دادهها مشاهده نشد و مشخص شد که رفتار مکانی وقوع گرد و غبار در این راستا به صورت منحنی (تابع چندجملهای درجۀ دوم) است به این معنی که افزایش رخداد گرد و غبار با حرکت به سوی شرق و کاهش گرد و غبار با ادامۀ حرکت به سمت شرق مشاهده میشود. با مطالعۀ رفتار زمانی رخداد گرد و غبار مشخص شد که برخی از ایستگاهها روند صعودی (اراک و خرمآباد) و فقط دو ایستگاه قزوین و خرمدره روند نزولی (با سطح اطمینان 95 درصد) در فراوانی وقوع گرد و غبار دارند. بررسی تغییر زمان حداکثر فراوانی گرد و غبار در منطقۀ مورد مطالعه نشان داد که ایستگاههای یاسوج، قزوین، سنندج، خرمآباد و اراک به سمت ماههای گرم و ایستگاههای اردبیل، ارومیه، آبادان، اهواز، پارسآباد، تبریز، خرمدره، خوی، دزفول، دهلران، زنجان، سقز، شهرکرد، کرمانشاه و همدان به سمت ماههای سرد جابهجا شدهاند و در سایر ایستگاهها (ایلام، امیدیه، ماکو، اسلامآباد غرب و میانه) جابهجایی محسوسی به سمت ماه گرم یا سرد مشاهده نشده است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51206_430c1fdb3c57302b1a6aa71b70df8c18.pdf
2014-06-22
375
388
10.22059/jes.2014.51206
تحلیل روند
تحلیل فضایی
گرد و غبار
من کندال
نیمۀ غربی ایران
ام السلمه
بابایی فینی
f_babaee@pnu.ac.ir
1
استادیار اقلیمشناسی، گروه جغرافیا، دانشگاه پیامنور
AUTHOR
طاهر
صفرراد
tsafarrad@ut.ac.ir
2
دانشجوی دکتری اقلیمشناسی، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
مصطفی
کریمی
mostafakarimi.a@ut.ac.ir
3
استادیار اقلیمشناسی، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی سیلخیزی و تعیین عوامل مؤثر در آن در حوضۀ رودخانۀ بالقلیچای با استفاده از تکنیک GIS، RS و AHP
سیلاب اصلیترین بلای همهگیر و یکی از مسائل مهم جهانی است به طوری که با افزایش شدت و فراوانی رخدادهای سیل، نگرانیهای جهانی در خصوص افزایش مرگ و میر و ضررهای اقتصادی ناشی از سیل افزایش یافته است. در این مطالعه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تصاویر ماهوارهای، دادههای ایستگاه بارانسنجی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) روشی کارآمد برای نقشۀ خطر سیلخیزی حوضه و زیرحوضههای رودخانۀ بالقلیچای ارائه شده است. نقشۀ خطر سیلخیزی بر پایۀ تأثیرات ترکیبی عوامل فیزیکی و اقلیمی تهیه شد. 8 عامل فیزیکی شامل مساحت، شیب، جهت، زمان تمرکز، تراکم زهکشی، نسبت انشعاب، ضریب شکل و شمارۀ منحنی و 2 عامل اقلیمی شامل متوسط بارندگی سالانه و متوسط حداکثران بارندگی روزانه استفاده شد. از GIS برای تولید لایههای عوامل و از بازدید میدانی و تصاویر ماهوارهای به منظور اصلاحات مورد نیاز لایههای تهیهشده استفاده شد. سپس، از طریق توزیع پرسشنامه و جمعآوری نظرهای کارشناسی با استفاده از روش AHP، به هر یک از معیارها و زیرمعیارها وزنی اختصاص یافت. با همپوشانی لایههای وزندارشده در محیط GIS، نقشۀ خطر سیلخیزی تهیه شد. نتایج نشان داد که قسمتهای جنوبی و شمالغرب حوضه از نظر تولید سیلاب بسیار مستعد است. همچنین، زیرحوضۀ سقزچیچای (H) در قسمت جنوبی حوضۀ بالقلیچای از نظر سیلخیزی در رتبۀ اول و زیرحوضۀ لاطرانچای (A) در رتبۀ آخر قرار دارد.
https://jes.ut.ac.ir/article_51207_61a07607ad20a1f8a31e7ea82f923ad3.pdf
2014-06-22
389
400
10.22059/jes.2014.51207
بالقلیچای
سیلخیزی
شمارۀ منحنی
AHP
GIS
علی
قاسمی
a_gasemi@ut.ac.ir
1
کارشناس ارشد آبخیزداری دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
علی
سلاجقه
salajegh@ut.ac.ir
2
استاد آبخیزداری دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران
AUTHOR
آرش
ملکیان
malekian@ut.ac.ir
3
استادیار آبخیزداری دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران
AUTHOR
اباذر
اسمعلی
esmaliouri@uma.ac.ir
4
دانشیار آبخیزداری دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مالیات سبز عاملی فراموششده در برنامهریزی صنعتی ایران
تولیدات صنعتی و رشد آن به تنهایی بهمنزلۀ معیاری برای سنجش عملکرد بخش صنعت در هر مقطع یا دورۀ زمانی قلمداد میشود، اما نمیتواند متغیر اساسی برای سنجش عملکرد این بخش در نظر گرفته شود، زیرا این عامل بدون توجه به عوامل زیستمحیطی، حتی در پارهای از موارد میتواند عملکرد مورد نظر را تحت تأثیر قرار دهد. بر این اساس، نمیتوان و نباید تولید بیشتر، خصوصاً در برخی صنایع، به قیمت تخریب محیطزیست صورت پذیرد. این در حالی است که قانون اساسی ج.ا.ا. نیز آن دسته از فعالیتهای اقتصادی را که با آلودگی محیطزیست یا تخریب جبرانناپذیر آن در ارتباط است ممنوع دانسته است. مطابق اصل پنجاهم این قانون در جمهوری اسلامی ایران، حفاظت از محیطزیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفۀ عمومی تلقی شده است. همچنین، به این موضوع در سند چشمانداز بیست سالۀ ایران نیز توجه و بر اساس این سند، برخورداری از محیطزیست سالم بهمنزلۀ حق همگانی مطرح شده است. علاوه بر موارد مذکور، موضوع محیطزیست و مصادیق آن در قوانین برنامۀ توسعۀ اقتصادی کشور نیز مورد توجه بوده و برای مثال، برنامۀ سوم را میتوان در حکم نقطۀ عطفی در زمینۀ توجه به محیطزیست تلقی کرد، زیرا در این قانون به مسائل محیطزیست فصلی جداگانه اختصاص داده شده است. از این رو، این مقاله میکوشد با تقسیم تولیدات صنعتی بر حسب میزان آلایندگی تحمیلشده به محیطزیست و سنجش سودآوری آنها، ارتباط این دو را بررسی کند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در تمامی موارد، سودآوری تولیدات صنعتی آلاینده به مراتب و به صورت معنیداری بیش از این میزان در صنایع پاک است. از این رو، برتری عملکرد چنین بنگاههایی را نمیتوان فقط با معیار سودآوری سنجش کرد. بر این اساس و از حیث سیاستگذاری، لازم است با به کارگیری مالیات سبز، که به نظر میرسد عامل فراموششده در برنامهریزیهای صنعتی ایران باشد، تمهیدات لازم برای جلوگیری از تخریب محیطزیست فراهم شود.
https://jes.ut.ac.ir/article_51208_d070fb2c123cf8e0a84d888f568a4b56.pdf
2014-06-22
401
413
10.22059/jes.2014.51208
آلایندگی صنعتی
صنایع تولیدی ایران
محیطزیست
مالیات سبز
محمدعلی
فیضپور
m.a.feizpour@yazd.ac.ir
1
استادیار و عضو هیئتعلمی دانشکدۀ اقتصاد، مدیریت و حسابداری، دانشگاه یزد
AUTHOR
ابوالفضل
شاه محمدی مهرجردی
shahmohamadi_abolfazl@yahoo.com
2
کارشناس ارشد علوم اقتصادی، گروه اقتصاد، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
فاطمه
آسایش
asayesh_1385@yahoo.com
3
کارشناس ارشد علوم اقتصادی، دانشگاه شهید باهنر کرمان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی ترکیب بهینۀ نیروگاههای کشور با لحاظ هزینههای زیستمحیطی
در مقالۀ حاضر ترکیب بهینۀ تکنولوژیهای تولید برق در کشور با در نظر گرفتن توسعۀ فناوریهای مختلف نیروگاهی، تغییر قیمت سوختهای فسیلی و ملاحظات زیستمحیطی تعیین میشود. بدین منظور با بهرهگیری از مدل MESSAGE، سیستم عرضۀ انرژی الکتریکی کشور برای افق زمانی 30 ساله از سال 2015 تا 2045 مدلسازی میشود. در این مدل کل هزینههای سیستم عرضۀ انرژی الکتریکی به منظور تأمین تقاضای نهایی برق حداقل میشود. مدل طراحیشده میتواند بهمنزلۀ ابزاری مناسب برای تسهیل فرایند برنامهریزی میانمدت و درازمدت و تحلیل آثار توسعۀ فناوریهای تجدیدپذیر و تولید پراکنده بر مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانهای در بخش نیروگاهی کشور استفاده شود. نتایج اصلی مدل شامل روند بهینۀ کل ظرفیت مورد نیاز برای نصب و تولید ناویژۀ هر یک از نیروگاههاست. بر مبنای نتایج این مطالعه، سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تأمین تقاضای برق در بلندمدت بین 10 تا 35 درصد خواهد بود. سهم فناوریهای تولید پراکنده شامل موتورهای گازسوز، توربینهای بادی و سلولهای فوتوولتائیک نیز در کل تولید از حدود 4 درصد در ابتدای دوره به حدود 10 درصد در بلندمدت خواهد رسید. همچنین، در بهترین شرایط میزان مصرف انواع حاملهای انرژی فسیلی در مقایسه با سناریوی ادامۀ روند کنونی در درازمدت تا 42 درصد کاهش مییابد. در این شرایط، به طور متوسط امکان کاهش انتشار دی اکسید کربن به میزان 25 میلیون تن در سال نیز وجود دارد. توسعۀ فناوریهای انرژیهای تجدیدپذیر در کنار توسعۀ نیروگاههای پیشرفتۀ فسیلی تا سال 2045، متوسط میزان انتشار گازهای گلخانهای به ازای واحد تولید برق را 30 تا 70 درصد در مقایسه با سال پایه کاهش خواهد داد.
https://jes.ut.ac.ir/article_51209_0e533ab182ae18543363b2d68d609faa.pdf
2014-06-22
415
430
10.22059/jes.2014.51209
انتشار دی اکسید کربن
سیستم عرضۀ برق
فناوریهای تجدیدپذیر
مدل MESSAGE
مصرف سوخت
داوود
منظور
manzoor@isu.ac.ir
1
دانشیار دانشکدۀ اقتصاد، دانشگاه امام صادق
AUTHOR
مجید
فرمد
mfarmad@tavanir.org.ir
2
دکتر مهندسی برق، دانشگاه تهران، دانشکدۀ مهندسی برق
AUTHOR
وحید
آریان پور
vahid.aryanpur@gmail.com
3
کارشناس ارشد انرژی، دانشگاه صنعتی شریف، دانشکدۀ مکانیک
LEAD_AUTHOR
احسان الدین
شفیعی
ehsan.shafi@gmail.com
4
دکتر مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف، دانشکدۀ مهندسی مکانیک
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برآورد منحنی هزینه برای کنترل انتشار گاز دی اکسید گوگرد (SO2) از مجتمع مس سرچشمه
معدن مس سرچشمه دومین معدن روباز جهان، از بزرگترین مجتمعهای صنعتی- معدنی جهان و بزرگترین تولیدکنندۀ مس در ایران به شمار میرود. این مجتمع نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. در این مجتمع همراه تولید مس، حجم عظیمی از مواد آلودهکننده تولید و وارد محیط میشود. عمدهترین مادۀ آلودهکنندۀ منتشرشده از این مجتمع، گاز SO2 است. بر اساس اندازهگیریهای سازمان محیطزیست استان کرمان، غلظت گاز SO2 منتشرشده از این مجتمع همواره بیش از مقدار استاندارد آن بوده است. حجم زیاد این گاز، تأثیر مهمی در شکلگیری بارانهای اسیدی و بروز مشکلات زیستمحیطی متعدد دارد. لزوم حفاظت از محیطزیست به صورت اصل انکارناپذیر در جهان پذیرفته شده است. توسعۀ سیاستهای کاهش آلودگی نیازمند داشتن اطلاعاتی در خصوص پتانسیل کاهش آلودگی و هزینۀ آن است. منحنی هزینۀ کاهش آلودگی (ACC)، نشاندهندۀ کاهش آن در سطوح مختلف است. MACC نیز ابزار کلیدی در بحثهای اقتصاد محیطزیست برای مدلسازی و سیاستگذاری است. لذا در این مطالعه، منحنی هزینۀ کاهش آلودگی و هزینۀ نهایی کاهش آلودگی (MACC) برای SO2 منتشرشده از این مجتمع با استفاده از رهیافت از پایین به بالا (روش اقتصادی- مهندسی) برآورد شد. نتایج نشان داد که هزینۀ سالانۀ کاهش هر تن SO2 از 94/44 تا 71/7408 هزار ریال متغیر است. هر دو منحنی مطابق انتظار با شیب منفی و نزولی برآورد شدند. ACC برآوردشده، اطلاعات مفیدی را در خصوص پتانسیل کاهش آلودگی و هزینۀ آن، در اختیار مدیران این مجتمع قرار میدهد. MACC نیز ابزار سودمندی برای سیاستگذاران محیطزیست به منظور إتخاذ سیاستهای کنترل آلودگی است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51210_83863047632c10078b4b141feefc8d92.pdf
2014-06-22
431
438
10.22059/jes.2014.51210
دی اکسید گوگرد
روش اقتصادی- مهندسی
مجتمع مس سرچشمه
منحنی هزینۀ کاهش آلودگی
هزینۀ نهایی کاهش آلودگی
سمیه
امیرتیموری
amirtaimoori@yahoo.com
1
دکتری اقتصاد منابع طبیعی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
صادق
خلیلیان
sadeghkhalilian@yahoo.com
2
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
حمید
امیرنژاد
hamidamirnejad@yahoo.com
3
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
AUTHOR
علی
محبی
amohebbi2002@yahoo.com
4
دانشیار گروه مهندسی شیمی، دانشکدۀ فنی، دانشگاه شهید باهنر کرمان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد گزینش دوگانۀ یک و نیم حدی (OOHB) در ارزشگذاری مشروط برای تعیین مازاد مصرفکنندۀ گردشگران پارک جنگلی سیسنگان
در دهۀ اخیر به ارزشگذاری کالاهای عمومی توجه بسیاری شده است. با توجه به نقش تأثیرگذار کارکردهای منابع زیستمحیطی در افزایش روحیۀ نشاط و شادی افراد جامعه و ارزیابیهای مربوط به امکانسنجی توسعۀ این نوع مناطق، تعیین ارزش کارکردهای این منابع امری بسیار مهم است. هدف از مطالعۀ پیشرو، شناسایی عوامل مؤثر در تمایل به پرداخت گردشگران پارک جنگلی سیسنگان واقع در استان مازندران برای تفرج در آن و تعیین میزان تمایل به پرداخت با استفاده از گزینش دوگانۀ یک و نیم حدی (OOHB) در روش ارزشگذاری مشروط است. همچنین، در این مطالعه سعی شده است میزان تمایل به پرداخت افرادی که تمایلات اخلاقگرایانه و پیامدگرایانه دارند، جداگانه محاسبه شود. بر اساس یافتههای تحقیق، متغیرهایی از قبیل مبلغ پیشنهاد قیمت، بعد خانوار، تعداد دفعات بازدید سالیانه، اخلاقگرایی و درآمد ماهیانۀ خانوار تأثیر معنیداری در تمایل به پرداخت افراد نشان داد. در بین خانوارهایی که تمایلات هدفگرایانه داشتهاند، میانگین تمایل به پرداخت فرد به ازای هر خانوار 11751 ریال و در بین افراد دارای تمایلات اخلاقگرایانه، این رقم معادل 13409 ریال است. در نهایت بر اساس یافتههای تحقیق حاضر، با محاسبۀ میانگین وزنی، خانوارهای هدفگرا و اخلاقگرا (77/0 و 23/0)، میانگین تمایل به پرداخت (WTP) سالیانۀ خانوارها 12201 ریال برآورد میشود. همچنین، کل ارزش تفرجی این پارک با استفاده از گزینش دوگانۀ یک و نیم حدی در روش ارزشگذاری مشروط 32/11 میلیارد ریال و ارزش هر هکتار از آن 377 میلیون ریال در سال 1391 برآورد شده است. بنابراین، توجه هرچه بیشتر مسئولان ذیربط در جهت بسط و گسترش کارکردهای تفرجی پارک جنگلی سیسنگان در جهت افزایش هرچه بیشتر رفاه عمومی گردشگران اجتنابناپذیر خواهد بود.
https://jes.ut.ac.ir/article_51211_42ffb0da7a09a4f7374213b815d7028f.pdf
2014-06-22
439
450
10.22059/jes.2014.51211
ارزشگذاری
پارک جنگلی سیسنگان
گزینش دوگانۀ یک و نیم حدی (OOHB)
محمود
صبوحی
msabuhi39@yahoo.com
1
دانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابل
AUTHOR
کمال
عطایی سلوط
kamal.ataie.s@gmail.com
2
دانشگاه زابل-دانشجوی دکتری اقتصاد کشاورزی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد روش PCAدر ارزیابی کیفیت بصری سیمای سرزمین (مطالعۀ موردی: حوزۀ زیارت استان گلستان)
کیفیت بصری سیمای محیط یکی از منابع مهم ملی، میراث فرهنگی و طبیعی است که زیباییاش تحسین میشود. خصوصیات بصری سهم مهمی در هویت ناحیه و حس مکان دارد، به لذت بردن مردم از محیط طبیعی و مصنوع اطرافش کمک میکند و سبب جذب سرمایهگذاری و پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی منطقه میشود. شناخت عوامل و معیارهای مؤثر در کیفیت بصری سیمای سرزمین بهمنزلۀ ابزار مناسب برای ارزیابی و مکانیابی مناطق دارای ارزش زیباییشناختی میتواند مدیران و برنامهریزان را در انتخاب لکههای حفاظتی و مدیریت مؤثر سیماهای دارای ارزش بصری یاری رساند. حوزۀ زیارت استان گلستان نیز با توجه به مواهب زیباییشناختی آن بهمنزلۀ یکی از قطبهای اکوتوریسمی استان مطرح است. هدف این مطالعه تعیین مهمترین معیارهای عینی و ذهنی مؤثر در ارزیابی کیفیت بصری سیمای سرزمین حوزۀ زیارت است، برای این منظور روش تحلیل مؤلفههای اساسی با استفاده از دادههای پرسشنامهای به کار گرفته شد. نتایج نشان دادند که از بین 15 معیار ذهنی استفادهشده در این پژوهش 5 معیار پیچیدگی، بافت، تنوع رنگ، منظرۀ پیش روی بازدیدکننده و پاکیزگی محیط و از بین 8 معیار عینی 3 معیار تنوع تراکم پوشش گیاهی، قابلیت دید آبشار و قابلیت دید نقاط پرتنوع دارای بیشترین اهمیتاند. با توجه به قابلیت کاهش ابعاد دادهها و انعطافپذیری روش تحلیل مؤلفههای اساسی، این روش در علوم محیطزیستی نیز میتواند کاربرد وسیعی داشته باشد. این روش را میتوان در محیطهای مختلف با توجه به شرایط محیطی خاص آن منطقه به کار برد و مهمترین معیارهای تأثیرگذار را تفکیک کرد. با بهرهگیری از نتایج این پژوهش میتوان پرسشنامههای مطالعاتی از این قبیل را با پرسشهای کمتری شکل داد. بنابراین، مدیران مناطق گردشگری میتوانند با صرف هزینه و وقت کمتر به شناخت کیفیت بصری مکان مورد نظر دست یابند.
https://jes.ut.ac.ir/article_51212_ec7065cab37fcafadd45f67f2301da48.pdf
2014-06-22
451
462
10.22059/jes.2014.51212
ارزیابی کیفیت بصری سیمای سرزمین
تحلیل مؤلفههای اساسی
حوزۀ آبخیز زیارت
معیارهای عینی و ذهنی
سید حامد
میرکریمی
mirkarimi.hamed@gmail.com
1
استادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
سپیده
سعیدی
s.saeidi@ymail.com
2
دانشجوی دکتری ارزیابی و آمایش محیطزیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
LEAD_AUTHOR
مرجان
محمد زاده
marjan.mohammadzadeh@gmail.com
3
استادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
عبدالرسول
سلمان ماهینی
a_mahini@yahoo.com
4
دانشیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
استفاده از تصمیمگیری چندمعیارۀ مبتنی بر تلفیق روشهای DEMATEL و ANP در انتخاب مکان بهینۀ آرامستانها (مطالعۀ موردی: اصفهان)
امروزه شهر پویا شهری است که بتواند خدماترسانی مطلوبی را برای شهروندان ارائه دهد. آرامستانها از جمله مراکز خدماتی محسوب میشوند که رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت، تکمیل ظرفیت آنها را بههمراه داشته و برنامهریزی جامع و از پیش تعیینشده برای مواجهه با این بحران ضروری است. متأسفانه در شهرهای ایران مطالعه و برنامهریزی برای مواجهه با این بحران وجود ندارد. از آنجا که امروزه رعایت استانداردهای زیستمحیطی یکی از اصول احداث تجهیزات و امکانات شهری و فراشهری است، در این پژوهش با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره، که در تلفیق با GIS توانسته است به حل مسائل تصمیمگیری فضایی کمک کند، مکان آرامستان جدیدی برای اصفهان بر اساس معیارهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی پیشنهاد شده است. معیارهای مؤثر در مکانیابی آرامستان با استفاده از منابع و نظر کارشناسان شناسایی شده است. با توجه به اینکه تعیین میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری معیارها از یکدیگر، آنها را به دنیای واقعی نزدیکتر میکند، از روش دیمتل برای استخراج روابط اثرگذاری بین عوامل استفاده شد. نقشة حاصل از دیمتل برای مدلسازی ANP برای وزندهی عوامل به کار گرفته شد. سپس، با استفاده از نتایج آنها در محیط GIS نقشههای فازی وزندار عوامل تولید شد. در نهایت با کمک عملگر گامای فازی نقشهها ترکیب شدند تا نتیجۀ بهدستآمده از آن کاستیهای روش جمع، که سادهترین روش ترکیب نقشههاست را بهبود دهد. مکان بهینۀ متناسب با شرایط زیستمحیطی و اقتصادی- اجتماعی پیشنهاد شد. احداث آرامستان در این مکان از انتشار آلودگی به شهر جلوگیری میکند و پیشنهاد چند آرامستان به منظور جلوگیری از ترافیک در شهر است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51213_70334ace9fe1b7b163f0305102dd132f.pdf
2014-06-22
463
480
10.22059/jes.2014.51213
آرامستان
اصفهان
تصمیمگیری چندمعیاره
روش DEMATEL
فرایند تحلیل شبکهای (ANP)
فازی
مرضیه
طاهری
tahery_mt63@ut.ac.ir
1
کارشناس ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی -گروه سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی- دانشگاه تهران
AUTHOR
رحیم
علیعباسپور
abaspour@ut.ac.ir
2
استادیار گروه مهندسی نقشهبرداری -پردیس دانشکدههای فنی- دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
سیدکاظم
علویپناه
salavipa@ut.ac.ir
3
استادگروه سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی -دانشکدۀ جغرافیا- دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر خشکسالی زایندهرود در تعاملات اجتماعی و فضاهای جمعی در اصفهان
رودخانۀ زایندهرود در کنار فواید اقتصادی و فرهنگی برای اصفهان، سبب ایجاد حوزهای عمومی برای گسترش تعاملات اجتماعی انسانها با یکدیگر شده است. این رودخانه علاوه بر اینکه فضایی تفریحی و محلی برای گذران اوقات فراغت محسوب میشود، جایگاه ویژهای را در هویت شهری شهروندان اصفهانی به خود اختصاص داده است. این رود بخشی از هویت اصلی اصفهان را شکل میهد که این مسئله را میتوان با توجه به علائم و نمادهای مختلفی که در سطح اصفهان مشاهده میشود و هر کدام نشانهای از زایندهرود را با خود همراه دارد، حس کرد. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش رودخانۀ زایندهرود و فضاهای عمومی اطراف آن در تعاملات اجتماعی شهروندان اصفهانی و تعیین نقش خشکی رودخانه در کاهش این تعاملات انجام شده است. این تحقیق به شکل طولی و در دو مرحلۀ قبل و بعد از خشکی آب رودخانۀ زایندهرود انجام شد که سعی شده است برای کاهش اثر متغیرهای زمینهای نمونههای انتخابشده در هر دو مرحله به لحاظ سنی و جنسی با یکدیگر مشابهت داشته باشند. نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری1 نشان میدهد ارزیابی پاسخگویان از کیفیت (کیفیت دسترسی، خدمات، عناصر زیباییشناختی و آسایش و امنیت) فضاهای اطراف رودخانۀ زایندهرود در میزان تعاملات آنها با یکدیگر تأثیر مثبت و معنیداری دارد. همچنین، آزمون مقایسۀ میانگینها نشان میدهد، نقش این فضاها در تعاملات اجتماعی مردان بیش از زنان است، اما به لحاظ سنی تفاوت معنیداری مشاهده نشد. همچنین، نتایج تحقیق نشان میدهد خشکی آب رودخانۀ زایندهرود به طرز معنیداری میزان تعاملات اجتماعی را در بین شهروندان مراجعهکننده به این مکان کمتر کرده است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51214_97ecb7f9bb5bf68174238ed2d8ead4cd.pdf
2014-06-22
481
498
10.22059/jes.2014.51214
اصفهان
تعامل اجتماعی
رودخانههای شهری
زایندهرود
خشکسالی
فضای عمومی
بهنام
قاسم زاده
behnam.ghasemzadeh@yahoo.com
1
کارشناس ارشد معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
LEAD_AUTHOR
موسی
پژوهان
mpanahandehkhah@ut.ac.ir
2
دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهران
AUTHOR
حسین
حاتمی نژاد
hatami35@yahoo.com
3
دانشیار دانشکدۀ جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهران
AUTHOR
حسن
سجادزاده
h.sajadzadeh@gmail.com
4
استادیار دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه بوعلیسینا همدان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی آثار محیطزیستی کارخانۀ گندلهسازی اردکان با استفاده از روش فازی TOPSIS
این پژوهش با هدف بررسی آثار محیطزیستی کارخانۀ گندلهسازی اردکان انجام شده است. بدین منظور منابع احتمالی آلودگیهای محیطزیستی و تأثیرات سوء در کیفیت هوا، آب، خاک، محیط بیولوژیک، محیط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و در نهایت وضعیت ایمنی و سلامت کارکنان پیشبینی شد. در ادامه برای تعیین مقادیر آلایندهها به اندازهگیری مؤلفههای محیطزیستی در دو نوبت مرداد و بهمن سال 90 اقدام شد. مؤلفههای اندازهگیریشدۀ گازهای خروجی از یک دودکش مستقر در محوطۀ کارخانه شامل H2S، NOX، NO، SO2، O2، CO، NO2 و CXHY، ذرات معلق خروجی از 8 دودکش، ذرات معلق هوای محیط اطراف کارخانه، میزان سر و صدای محیطی در روز و شب و فاضلاب صنعتی خروجی از تصفیهخانه هستند. شایان یادآوری است از آنجا که فقط یک دودکش در مرحلۀ پس از پخت گندله قرار دارد، یعنی جایی که حرارت وارد فرایند میشود و واکنش شیمیایی طی آن انجام میگیرد، اندازهگیری گازها نیز فقط از همان یک دودکش انجام شد. روش علمی استفادهشده در این تحقیق TOPSIS بوده که از جمله روشهای تصمیمگیری چندشاخصه است. لذا در قالب روش TOPSIS و به کمک نرمافزار Excel گزینههای پرسشنامه اولویتبندی شدند. در پایان نیز راهکارهای مدیریتی برای هر دسته از منابع آلودهکننده تدوین شد. از جملۀ این راهکارها میتوان به استفاده از سیستمهای کنترل گازهای آلاینده در خروجی دودکش کوره، استفاده از انبارهای سرپوشیده برای کنترل ذرات انتشاریافته در اثر حمل و نقل مواد و انباشت و برداشت و رفع اکسید آهن از پساب با احداث حوضچهای با شیب مناسب در قسمت زیر کانالها اشاره کرد.
https://jes.ut.ac.ir/article_51215_ea9a0b367c3eb08285c7777bfeaaabe4.pdf
2014-06-22
499
513
10.22059/jes.2014.51215
بررسی اثرات محیط زیستی
گندله سازی
آلودگی هوا
روش های تصمیم گیری چند شاخصه
روش TOPSIS
سید علی
جوزی
a_jozi@iau-tnb.ac.ir
1
دانشیار گروه محیطزیست، دانشکدۀ فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
LEAD_AUTHOR
انوشه
داراب پور
darabpour.a@gmail.com
2
کارشناس ارشد مدیریت محیطزیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پهنهبندی کمّی زمیندیسهای بزرگ محیط بیابانی با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی (مقایسۀ کویرهای لوت ایران و کایدام چین)
یاردانگها و تپههای ماسهای مناطق فراخشک از جالبترین زمیندیسهای (لندفرمها) مناطق بیابانی محسوب میشوند. ارائۀ روش مطلوب برای شناخت و پهنهبندی کمّی زمین ریختشناسی این زمیندیسها با توجه به ناممکنبودن بازدیدهای میدانی و دسترسی از اهداف این مقاله است. در این مطالعه از دادههای رادار SRTM/C با قدرت تفکیک زمینی معادل 90 متر که وزارت ملی فضا و هوانوردی امریکا (NASA) در سال 2003 ارائه کرد، استفاده شد. زمیندیسهای بزرگی(Mega Landforms) نظیر یاردانگها و تپههای ماسهای دشت لوت ایران و کایدام چین، به وسیلۀ یکی از روشهای شبکههای عصبی مصنوعی با عنوان «الگوریتم خودسازمانده» مطالعه، طبقهبندی و مقایسه شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که منطقۀ یاردانگهای کایدام چین نسبت به منطقۀ لوت ایران دارای پیچیدگیهای بیشتری در قسمت تیغههای یاردانگی است در حالی که یاردانگهای منطقۀ لوت کلاسهای یکنواختتری دارد. جزئیات پیچیدۀ یاردانگهای والیشکل کایدام نسبت به دوکی لوت سبب شده است که در این منطقه جزئیات دیگری از پارامترهای ورودی مثلاً جهت شیب در تقسیمبندی نهایی مؤثر واقع شود. بلوغ تپههای ماسهای در ارگ لوت به علت منبع زیاد ماسه و بادهای چندجهتۀ آن سبب شده است تا درصد کلاسهایی همچون شانه و دماغۀ شیب در آن بیشتر باشد. نقشههای مورفومتریک نهایی تپههای ماسهای در دو منطقه تشابه زیادی در اجزای هر کلاس، تعداد و ویژگیهای کلاسها دارند، اما روند تکاملی ارگ در منطقۀ لوت به خوبی قابل تشخیص است. حال آنکه در منطقۀ کایدام به علت منبع کمتر ماسه و یکجهتهشدن بادها بلوغ و تغییر محسوسی از ابتدا تا انتهای ارگ دیده نمیشود. به طور کلی نتایج نشان داد که شبکۀ خودسازمانده بهمنزلۀ الگوریتم نظارتنشدۀ شبکههای عصبی مصنوعی در تلفیق پارامترهای مورفومتریک برای آنالیز نیمهاتوماتیک زمیندیسهای محیطهای بیابانی و تحقیق در علل تفاوت آنها بسیار کارآمد است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51216_72e3328e7e53dd307769a3f138962bde.pdf
2014-06-22
515
527
10.22059/jes.2014.51216
بیابان لوت ایران
بیابان کایدام چین
SRTM
زمیندیسها
نقشههای خودسازمانده
امیر هوشنگ
احسانی
ehsani@ut.ac.ir
1
دانشیار گروه مهندسی طراحی محیط زیست، دانشکدۀ محیطزیست، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
مرضیه
فروتن
foroutam@ucalgary.ca
2
دانشجوی دکتری، جغرافیا، دانشگاه کالگری کانادا
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی و مقایسۀ سطح پایداری محصولات زراعی شرق حوضۀ زایندهرود تحت شرایط خشکسالی با استفاده از تکنیک تصمیم چندمعیاره
همزمان با توسعۀ مباحث پایداری، تلفیق جنبههای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی برای انجام فرایند تصمیم ضروری به نظر میرسد. این مقاله با تجمیع جنبههای مختلف پایداری و استفاده از تکنیک تصمیمگیری چندمعیاره (فرایند تحلیل سلسله مراتبی) به سنجش و مقایسۀ سطح پایداری محصولات زراعی در مقیاس مزرعهای پرداخته است. دادههای مورد نیاز از طریق تکمیل 140 پرسشنامه و مصاحبۀ رو در رو با کشاورزان شرق حوضۀ رودخانۀ زایندهرود برای چهار محصول یونجه، گندم، جو و ذرت علوفهای در سال زراعی 1390- 1391 جمعآوری شد. نتایج نشان داد که یونجه با وزن نهایی 287/0 پایدارترین محصول است و جو، گندم و ذرت علوفهای به ترتیب با وزن نهایی 266/0، 235/0 و 212/0 در رتبههای بعدی پایداری قرار دارند. همچنین، بر اساس معیار زیستمحیطی، جو با نمرۀ 352/0 پایدارترین محصول بود. در رتبهبندی محصولات بر اساس معیارهای اجتماعی و اقتصادی به ترتیب یونجه با وزن 274/0 و 50/0 دارای بالاترین سطح پایداری بود. با توجه به افزایش رقابت کاربری آب در حوضۀ رودخانۀ زایندهرود و افزایش ارزش آب در بخش کشاورزی با تغییر وزن شاخص آب مصرفی تحلیل حساسیت انجام گرفت. نتایج حاکی از این بود که با افزایش وزن مؤلفۀ زیستمحیطی تا سطح 4/0 پایداری کلی جو افزایش مییابد. این نتیجه با افزایش فشار بر منابع آب زیرزمینی و به تبع آن شوری آب و خاک و نیاز آبی پایین جو نسبت به سایر محصولات در منطقه سازگار است.
https://jes.ut.ac.ir/article_51217_2eb41c9e1acd900cd600e3ba4318cdfe.pdf
2014-06-22
529
540
10.22059/jes.2014.51217
پایداری
تحلیل سلسله مراتبی
خشکسالی
زایندهرود
اعظم
رضایی
a_rezaee@modares.ac.ir
1
دانشجوی دکترای اقتصاد منابع طبیعی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
سید ابوالقاسم
مرتضوی
samortazavi@modares.ac.ir
2
استادیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
غلامرضا
پیکانی
rezapeykani@yahoo.com
3
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکدۀ اقتصاد و توسعۀ کشاورزی، دانشگاه تهران
AUTHOR
صادق
خلیلیان
khalil_s@modares.ac.ir
4
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
چکیده های انگلیسی
https://jes.ut.ac.ir/article_52102_5dbeb5baa3fe5e3b18236127e81b5eb2.pdf
2014-06-22
1
58
10.22059/jes.2014.52102