ORIGINAL_ARTICLE
تجزیة بیولوژیکی نفت خام بهوسیلة دو سویه مایکوباکتریوم جدا شده از خلیج فارس
میزان مصرف نفت خام بهوسیلة دو سویه باکتریایی نفتخوار تولیدکنندة بیوسورفاکتانت PG01 و PG02، جدا شده از رسوبات خلیج فارس، در غلظتهای مختلف ازت و فسفات معدنی و دماهای متفاوت مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین غلظتهای بهینه ازت و فسفات و دمای بهینه تجزیة نفت خام، باکتریها در محیط پایه معدنی که به آن بهعنوان تنها منبع کربن و انرژی، نفت خام به میزان 10 گرم در لیتر اضافه شده بود، و با غلظتهای مختلف کلرید آمونیوم (منبع ازت) و دی-سدیم فسفات(منبع فسفات)کشت داده شدند. میزان پروتئین کل تولید شده، به عنوان شاخص مصرف نفت، نشان داد که حداقل غلظتهای بهینه ازت و فسفات برای تجزیه یک گرم نفت خام توسط سویه PG01 به ترتیب معادل 146/0 گرم کلرید آمونیوم و 024/0 گرم دی- سدیم فسفات و برای سویه PG02 معادل 195/0 گرم کلرید آمونیوم و 024/0 گرم دی-سدیمفسفات بود. دمای بهینه برای هر دو سویه 35 درجه سانتیگراد بود. تست وزن سنجی نشان داد که اجزای اشباع شده، آروماتیک، رزین و آسفالتن نفت خام مورد استفاده به ترتیب 90/70، 31/22، 99/3 و 80/2 درصد را تشکیل میدهند، و مقادیر باقیمانده این اجزای پس از رشد 5 روزه باکتری PG01، به ترتیب 56/12، 71/10، 03/3 و 89/2 درصد و در مورد باکتری PG02، به ترتیب 70/4، 32/6، 09/2 و 95/2 درصد بود. زمانیکه مخلوط دو باکتری همزمان تلقیح شدند این مقادیر به ترتیب 32/2، 97/4، 2/13 و 97/2 بهدست آمد. سویههای PG01، PG02 و مخلوط این دو باکتری، طی این دورة 5 روزه در مجموع به ترتیب 81/70، 94/83 و 61/87 درصد نفت خام موجود را مینرالیزه کردند. نتایج تستهای مرفولوژی، فیزیولوژی و تعیین درصد مولی گوانین+ سیتوزین DNA نشان داد که هر دو سویه بیشترین شباهت را به گونه Mycobacterium obuense دارا هستند.
https://jes.ut.ac.ir/article_21589_6860980ad8846265e91ffed6be0ce85e.pdf
2009-08-23
باکتری نفتخوار
تجزیه بیولوژیکی
خلیج فارس
نفت خام
علی
ابوالحسنی سورکی
a_abolhasani@sbu.ac.ir
1
کارشناس ارشد میکروبیولوژی، مربی، پژوهشکده علوم پایه کاربردی جهاد دانشگاهی، دانشگاه شهید بهشتی تهران
AUTHOR
غلامحسین
ابراهیمیپور
g-ebrahimi2@sbu.ac.ir
2
دکتری میکروبیولوژی، استادیار دانشکدة علوم زیستی، دانشگاه شهید بهشتی تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر تغییرات فصلی ضریب زبری مانینگ در پیشبینی رفتار هیدرولیکی سیلاب (مطالعة موردی: رودخانه هراز)
روشهای مختلفی برای کنترل, یا کاهش خسارات سیلاب وجود دارد. یکی از این روشها پهنهبندی سیل است که با شبیهسازی بستر و دشت سیلابی رودخانه و رفتار هیدرولیکی آن، پهنههای سیلاب را در دوره بازگشتهای متفاوت مشخص میکند. یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار در سرعت، عمق و گسترة سیلاب در این روش، ضریب زبری مانینگ است. از سوی دیگر، پوشش خاک, بویژه پوشش گیاهی از تعیینکنندهترین عوامل میزان ضریب زبری مانینگ به حساب میآید. بنابراین انتظار میرود تغییرات فصلی پوشش گیاهی منطقه در مقدار محاسباتی ضریب زبری مانینگ و در نهایت بر پیشبینی رفتار هیدرولیکی سیلابها نقش بسزایی داشته باشد. در این تحقیق سعی شده به بررسی تأثیر تغییرات فصلی ضریب زبری مانینگ، متناسب با تغییرات حاصل در وضعیت پوشش گیاهی بازهای از رودخانه هراز با استفاده ار سیستم اطلاعات جغرافیایی (الحاقیه HEC-GeoRAS )، نرم افزار HEC-RAS و نقشههای پلان رودخانه با مقیاس 1:500 استفاده شده و ضریب زبری مانینگ با روش کاون در دو فصل زمستان و تابستان به پیشبینی رفتار هیدرولیکی سیلابهای این مسیر پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که زمان تعیین ضریب زبری، بهدلیل تغییرات در وضعیت پوشش گیاهی منطقه در مقادیر محاسباتی ضریب زبری برای سواحل رودخانه و دشت سیلابی آن مؤثر بوده و در نتیجه موجب تغییراتی در پهنههای سیلاب، سرعت و عمق آب، نیروی تنش برشی و توزیع حجم سیلاب در سطح دشت سیلابی در دورة بازگشتهای مختلف میشود. افزایش پوشش گیاهی و به تبع آن ازدیاد ضریب زبری مانینگ در فصل تابستان سبب میشود در سواحل و دشت سیلابی تمامی مقاطع مورد مطالعه سرعت، قدرت و دبی جریان به مقدار زیادی نسبت به شرایط مشابه در فصل زمستان کاهش یابد. این امر در پیشبینی رفتار هیدرولیکی رودخانه در بازههای زمانی متفاوت، بخصوص در طرحهای سازهای و هیدرولیکی مؤثر و حایز اهمیت است.
https://jes.ut.ac.ir/article_21590_1425c1d67e5fde747966fd031fa2fd1a.pdf
2009-08-23
دشت سیلابی
رفتار هیدرولیکی
رودخانه هراز
روش کاون
ضریب زبری مانینگ
میر امید
هادیانی
m.omidhadiani@gmail.com
1
مربی گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قائمشهر
AUTHOR
وحید
غلامی
vgholami@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری آبخیزداری از دانشگاه آزاد اسلامی تهران, واحد علوم و تحقیقات
AUTHOR
زهرا
نژادآذر
nirvana@yahoo.com
3
عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
خصوصیات و تغییرات فصلی pH در فلات قاره جنوبی دریای خزر
محیط زیست دریای خزر در اثر بهرهبرداری عظیم انسانی و تخلیة مقادیر زیادی از فاضلابهای شهری، صنعتی و کشاورزی تحت فشار بسیار زیاد است. مواد زاید ناشی از فعالیت انسانی به دریای خزر ریخته شده و محیط زیست دریایی و اکوسیستم دریای خزر را تهدید میکنند. ورود مقادیر عظیم آلایندهها به دریای خزر به لزوم شناخت فیزیکی شیمیایی آب این دریا اهمیت خاصی میدهد . در این مقاله خصوصیات pH در مجاورت ایران و در آبهای منطقة جنوبی دریای خزر، در تابستان 1382و بهار و پاییز 1383، با اندازهگیریهای انجام شده بررسی و ارائه شده است. این نتایج بهعنوان اطلاعات پایه در ارزیابی محیط زیستی سواحل جنوبی دریای خزر از اهمیت برخوردار هستند. در تابستان، زمانیکه حداکثر درجة حرارت آب و شدت ترموکلاین فصلی بالاترین درجه را نشان میدهد مقادیر pH مشاهده شد و pH در سطح آب بیشتر 35/8 تا 4/8 بوده و در عمق 80 متر و بیشتر برابر با 2/8 مشاهده شد. در پاییز و در زمان عمیق شدن لایة سطحی و فرسایش ترموکلاین فصلی، مقادیر pH مشاهده شده نسبت به تابستان کاهش نشان داد و در سطح آب در خارج از فلات قاره بیشتر 25/8 بوده و در روی فلات قاره در منطقة مورد مطالعه بین 3/8 تا 35/8 مشاهده شد و با افزایش عمق بتدریج کاهش یافت. در بهار، در زمان تشکیل مجدد ترموکلاین فصلی (پس از بین رفتن آن در زمستان)، درجة حرارت کم و بیشترین ورودی آب رودخانههای محلی، pH در سطح آب بیشتر 25/8 بوده، و در 30 متر عمق به 2/8 کاهش یافت. نتایج ارائه شده نشان دهندة تغییرات فصلی pH در فلات قاره و مناطق ساحلی خزر در اثر تغییرات فصلی درجة حرارت و ساختار حرارتی ستون آب، خصوصیات ترموکلاین فصلی، خصوصیات و میزان آب ورودی رودخانههای محلی و شدت پروسههای تولید، یا تجزیه است.
https://jes.ut.ac.ir/article_21591_8ea62457e5091c84dfed74a2b2724b2e.pdf
2009-08-23
تغییرات فصلی
دریای خزر
محیط زیست دریایی
ناصر
حاجی زاده ذاکر
nhzaker3@ut.ac.ir
1
استادیار مهندسی محیط زیست دانشکدة محیط زیست دانشگاه تهران، همکار علمی مرکز ملی اقیانوس شناسی
AUTHOR
پیمان
اقتصادی عراقی
eghtesadi2@inco.ac.ir
2
استادیار مرکز ملی اقیانوس شناسی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی مهمترین منبع آلایندة صنعتی خاک و آب و گیاه در استان یزد
استان یزد یکی از مناطق خشک کشور از نظر منابع آب است. بهرهبرداری مجدد از پسابهای صنعتی در کشاورزی میتواند تا حدودی کمبود آب را جبران کند. از طرف دیگر آثار منفی استفاده از این آبها نیز برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست باید در نظر گرفته شود. در تحقیق حاضر ابتدا با بررسی اطلاعات جمعآوری شده و نتایج تحقیقات قبلی صورت گرفته، طبقهبندی صنایع استان بر حسب میزان آلایندگی انجام و مهمترین منبع آلاینده آب و خاک و گیاه پساب صنعتی و مهمترین صنعت تولیدکننده پساب صنعت نساجی تعیین شد. سه واحد مهم صنعتی نساجی افشار، سلکباف و یزدباف انتخاب وطی دو سال کیفیت پساب و آثار آن بر خاک، گیاه و آب زیرزمینی بررسی شد. نتایج نشان داد در واحدهای صنعتی مورد بررسی برای تخلیه پساب به آب سطحی از نظر pH ، TDS ، TSS، سولفات، کلر، روی و کادمیم، برای تخلیه پساب به چاه جاذب از نظر TDS ، سولفات، کلر، روی و کادمیم و برای آبیاری اراضی کشاورزی با پساب از نظر pH، شوری، TDS ، TSS، سولفات، کلر، بیکربنات، مس، روی و کادمیم پساب محدودکننده بود. چاههای آب از نظر عناصر سنگین مورد بررسی، غلظت کمتر از حد مجاز بود و هیچ گونه محدودیتی از این نظر نداشتند اما از نظر مشخصههای pH ، شوری، TDS ، سولفات، کلر و بیکربنات دارای محدودیت بودند. در خاکهای مورد بررسی غلظت عناصر سنگین روی و کادمیم در محدودة غلظت بحرانی قرار داشت و خاکها از نظر مواد آلی، ازت کل، فسفر قابل جذب و پتاسیم قابل جذب مقادیر بالاتری را نسبت به شاهد دارا بودند. گیاهان مورد بررسی از نظر عناصر سنگین روی و مس دارای آلودگی بودند. در کلیة مناطق غلظت کلیه عناصر سنگین مورد بررسی در خاک نسبت به شاهد بالاتر بود
https://jes.ut.ac.ir/article_21592_c75a6aa1f64aed54a099eb0ee9059ab5.pdf
2009-08-23
آلودگی
پساب صنعتی
حد مجاز
عناصر سنگین
غلظت بحرانی
حمید رضا
رحمانی
hr.rahmanii2@yahoo.com
1
مربی بخش خاک و آب مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد اصفهان، واحد اردستان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برآورد ظرفیت برد اجتماعی– روانی گردشگری در مکانهای مقدس و پرانرژی (مطالعة موردی: تخت سلیمان ایران)
یکی از اهداف گردشگری و رفتن به دل طبیعت، رسیدن به آرامش درون و جستوجوی انرژیهای طبیعی است. مکانهای پرانرژی و مقدس زمین، محلی برای تجربة این آرامش هستند. از سال 1384 گردشگری با هدف دریافت انرژی، یا به نوعی گردشگری معنوی در ایران رایج شده است. مکانهایی در ایران وجود دارند که دارای نوعی از انرژی به نام انرژیهای لطیف هستند که در ارتقای سلامت و آگاهی شخصی مؤثرند. از نظر پایداری گردشگری این مناطق نیز دارای محدودیتهایی هستند که برآورد ظرفیت برد آنها لازم است. عدد ظرفیت برد به عنوان عددی شاخص میتواند در تعیین خط مشیهای مدیریتی مکانهای گردشگری، مورد استناد قرار گیرد. تخت سلیمان (آذرگشنسب) ایران بهعنوان مکانی باستانی ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو در فهرست مکانهای پرانرژی جهانی نیز قرار گرفته است. سالانه گردشگران زیادی با هدف دریافت انرژی به این مکان سفر میکنند. در این تحقیق ظرفیت برد اجتماعی- روانی گردشگری تخت سلیمان بهعنوان مکانی مقدس، مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور شاخصهای مدیریتی مؤثر در برآورد ظرفیت برد اجتماعی- روانی تعیین و با توجه به این شاخصها پرسشنامههایی تهیه شد. از تعداد 150 نفر گردشگر انرژی مورد مطالعه، 140 نفر به پرسشنامهها پاسخ گفتند. پس از تجزیه و تحلیل آماری پرسشنامهها، عدد ظرفیت برد اجتماعی- روانی که میزان تراکم پیشبینی شده و عدد رویارویی را مشخص میساخت در روزهای هدف گردشگران انرژی، تعداد حداکثر 150 نفر در فصل بازدید(تابستان)، برآورد شد. این عدد بویژه در کنار دریاچه تراکم پیشبینی شده را مشخص ساخت.
https://jes.ut.ac.ir/article_21593_fc5c0461e18d771674e57f8bf62651c7.pdf
2009-08-23
اکوتوریسم
تخت سلیمان
چرخههای انرژی زمین
ظرفیت برد
ظرفیت برد اجتماعی- روانی
ساناز
صنایع گلدوز
ssanaye80@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری برنامه ریزی محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
مجید
مخدوم
mmakhdom@ut.ac.ir
2
استاد دانشکدة منابع طبیعی دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل ساختار اکولوژیک سیمای سرزمین شهر تهران برای تدوین
راهکارهای ارتقای کیفیت محیط زیست
افت کیفیت محیط زیست شهر تهران در چند دهة اخیر باعث شده است این شهر همواره در صدر آلودهترین کلانشهرهای دنیا قرار گیرد. رشد سریع جمعیت، گسترش شهرنشینی و در نتیجه تغییرات زیاد کاربریها و پوشش اراضی سبب تخریب شدید بنیانهای اکولوژیکی سرزمین، کاهش ظرفیت جذب آلودگیها و در نتیجه تشدید آلودگیها در این شهر شده است. در این تحقیق، با استفاده از رهیافتی جامعنگر و فرایندگرا که تمرکز اصلی آن بر روابط ساختار سیمای سرزمین وکارکردهای اکولوژیکی است، تلاش شده تا با روش آسیبشناسی بالینی، ساختار معیوب موجود به صورت کمی مورد شناسایی قرار گیرد و اقدامات اصلاحی برای بهبود فرایندهای اکولوژیکی، بویژه فرایندهای مرتبط با آب و هوا ارائه شود. برای شناسایی عناصر تشکیلدهندة سیمای سرزمین شهر تهران از نقشة پوشش اراضی حاصل از تصویر ماهوارهای لندست 2002 و نقشة کاربری اراضی با مقیاس 1:2000 استفاده شد و به کمک متریکهای سیمای سرزمین(شامل NP,MPS,MNN,CAP) وضعیت ترکیب و توزیع فضایی عناصر سیمای سرزمین در دو مقیاس کلان و خرد به صورت کمی ارزیابی و مورد پهنهبندی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی متریکهای سیمای سرزمین در سطح شهر تهران نشان داده است که عناصر ساختاری اکولوژیکی در این شهر، از بین رفتهاند، و یا در حال نابودی هستند. بنابراین پیشنهاد میشود برای بهبود فرایندهای اکولوژیکی که موجب خدمات محیط زیستی به شهر میشوند، فضاهای باز و سبز موجود حفاظت و احیا شوند و با استفاده از عناصر ساختاری مانند رود درهها و تپهها به صورت شبکهای پیوسته به بستر طبیعی پیرامون شهر متصل شوند.
https://jes.ut.ac.ir/article_21594_9d60888c720ea7f23bb95e65ab1690a2.pdf
2009-08-23
اصلاح ساختار سیمای سرزمین
شبکة حیاتی
کیفیت محیط زیست شهری
متریکهای اکولوژی سیمای سرزمین
مدلAggregate with outlier
پرستو
پریور
parivar.p@gmail.com
1
دانشجوی دکتری برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
احمد رضا
یاوری
26567361
2
دانشیار گروه برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
شهرزاد
فریادی
sfaryadi@ut.ac.ir
3
استادیار گروه برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
احد
ستوده
ahadsetoodeh2@yahoo.com
4
دانشجوی دکتری برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارائة الگوی ارزشگذاری مکانی کارکرد جذب گاز دی اکسید کربن، در جنگلهای خزری ایران
جنگلها فراهمکنندة خدمات اکوسیستمی مهمی هستند که اغلب بازاری برای تعیین ارزش این خدمات وجود ندارد. در میان خدمات غیر بازاری ارائه شده بهوسیلة اکوسیستمهای جنگلی، خدمت تنظیم گازهای اتمسفری و بویژه جذب و ذخیرهسازی دی اکسیدکربن از اهمیت ویژهای برخوردار است, زیرا گیاهان با جذب دی اکسیدکربن و استفاده از آن در فرایند فتوسنتز، علاوه بر تولید زیست تودة گیاهی و رها سازی اکسیژن، یکی از مهمترین ذخیرهگاههای کربن در زمین به شمار آمده و نقش مؤثری در کاهش آثار ناشی از پدیدة گلخانهای دارند. نکته قابل توجه در این رابطه آناستکه تفاوت موجود در میزان تراکم زیست تودة گیاهی، وضعیت توپوگرافیک منطقه، نوع گونهها و میزان رویش در هکتار موجب شده تا جذب دی اکسیدکربن در مناطق جنگلی به گونهای غیرهمگن صورت پذیرفته و از توزیع مکانی یکسانی برخوردار نباشد. نادیده پنداشتن این تفاوتها و انجام برآوردهای میانگین از ارزش این خدمت میتواند منجر به بروز خطا در محاسبات و بالطبع برنامهریزیهای مبتنی بر آنها شود. در این مطالعه، الگویی برای دستیابی به توزیع مکانی ارزش خدمت اکوسیستمی جذب دی اکسید کربن توسط درختان با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ارائه شده است. در این روش با استفاده از تیپ جنگل، نوع گونهها، میزان تراکم پوشش گیاهی و میزان رویش سالانه در هکتار ابتدا نقشة میزان رویش سالانه در هکتار تهیه شده و سپس با استفاده از رابطة میان میزان تولید زیست تودة گیاهی و میزان جذب دی اکسیدکربن نقشة میزان دی اکسیدکربن جذب شده توسط اکوسیستم جنگلی تدوین میشود. در ادامه به منظور ارزشگذاری این خدمت اکوسیستمی از روش هزینة جایگزین که یکی از روشهای مبتنی بر هزینه در اقتصاد محیط زیست محسوب میشود، استفاده شده و بدین ترتیب دستیابی به نقشة توزیع مکانی ارزش جذب دیاکسیدکربن توسط درختان جنگلی میسر شده است.
https://jes.ut.ac.ir/article_21595_22b181257356e65f74b7af6f61097e9e.pdf
2009-08-23
ارزشگذاری اقتصادی
خدمات اکوسیستمی
خیرود کنار
دی اکسید کربن
گرمایش زمین
نغمه
مبرقعی
n_mobarghaee3@sbu.ac.ir
1
استادیار پژوهشکدة علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
غلامعلی
شرزهای
sharzeie2@ut.ac.ir
2
دانشیار گروه اقتصاد اجتماعی دانشکدة اقتصاد دانشگاه تهران
AUTHOR
مجید
مخدوم
mmakhdom@ut.ac.ir
3
استاد دانشکدة منابع طبیعی دانشگاه تهران
AUTHOR
احمدرضا
یاوری
ayavari@ut.ac.ir
4
داتشیار گروه برنامه ریزی و مدیریت، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
حمیدرضا
جعفری
16266754
5
داتشیار گروه برنامه ریزی و مدیریت، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سامانة پشتوانة تصمیمگیری سریع برای ارزیابی پیامد فعالیتها در تخریب سیمای سرزمین حوزة آبخیز شفارود
روشهای ارزیابی پیامد فعالیتهای سریع متعددی معرفی شدهاند، ولی هیچکدام از این روشها به طور تخصصی به ارزیابی تخریب ناشی از فعالیتهای انسان در مقیاس سیمای سرزمین نمیپردازند. مطالعات در سطح بالا از تحلیل وضعیت تخریب محیط زیست در سطح سیمای سرزمین سبب نادیده گرفتن بسیاری از مشخصههای مطرح در ارزیابی محیط میشوند. هدف این مقاله ارائة روش تخصصی برای ارزیابی پیامد فعالیتهای انسان در تخریب سیمای سرزمین جنگلهای شفارود در استان گیلان است. بهطوریکه در این مقاله 39000 هکتار از جنگلهای این منطقه ارزیابی شدند. این مقاله به صورت مطالعة موردی در 28 واحد کاری در حوزة آبخیز شفارود در استان گیلان انجام شد. الگوی تخریب سیمای سرزمین به صورت زیر معرفی شد: LD= ?kI/Vi که در آن LD ضریب فروافت واحدهای کاری سیمای سرزمین، و ?kI نمایة شدت فعالیتهای انسان در تخریب سیمای سرزمین در هر واحد کاری (I متریک و k شدت آن)، و V آسیب پذیری اکولوژیک است. میزان سالخوردگی جنگلها بر اساس تیرهتربودن رنگ قرمز بر روی تصویرهای ماهوارهای قابل اندازهگیری است. برای اعتبارسنجی نتایج الگوی تخریب سیمای سرزمین، بین عددهای تخریب با دادههای استخراج شده از تصویر ماهوارهای در واحدهای کاری رگرسیون گرفته شد. بنابراین، بهدست آوردن R2 معادل 0.61 میتواند علامت وجود رابطة قابل قبول بین میزان تیرگی رنگ قرمز و مدل تخریب سیمای سرزمین در واحدهای کاری باشد. با الگوسازی تخریب، با استفاده از متریکهای سیمای سرزمین، میتوان از وضعیت و میزان شدت تخریب در سیمای سرزمین جنگل در کمترین زمان ممکن و با کمک حداقل داده رقومی و هزینه به وضعیت تخریب، یا طبیعی بودن اکوسیستمهای جنگلی پی برد.
https://jes.ut.ac.ir/article_21596_380dd3a02e390bb59f4f360746d50971.pdf
2009-08-23
ارزیابی سریع پیامد فعالیتها
الگوی تخریب سیمای سرزمین
شفارود
گیلان
فرود
آذری دهکردی
azari@mailinatir.com
1
استادیار گروه برنامهریزی و مدیریت دانشکدة محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
نوشین
خزاعی
19515953
2
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکدة محیط زیست دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد روش التذاذی(هدونیک)در برآورد ارتباط میان سطح خدمات، آلودگی و بهای مسکن در مناطق انتخابی تبریز
ارزش اقتصادی و بازاری کالاها و خدمات زیستمحیطی دستکم در ظاهر پنهان است. در میان روشهای مرسوم برای تعیین بها, یا ارزشگذاری اقتـصادی برای محیطزیست، روش تعیین بـهای مـحیطزیست شهری براسـاس اصل رفاهگرایی معروف به روش هدونیک، یا التذاذی(HPM) است که از نظر اقتصادی بر پایة این فرضیه استوار است که افراد غالباً با انتخاب مکان مسکونی و منازل خویش سطح تقاضای خود را نسبت به کیفیت محیطزیست نشان میدهند. بنابراین در تصمیمگیری برای خرید یک خانه، بازار نهفتهای وجود دارد که در آن کیفیت محیطزیست نیز ارزیابی میشود و میزان تقاضا برای مصرف یا استفاده از کالاها و خدمات زیستمحیطی غیربازاری همچون وجود، یا فقدان آلودگی هوا، یا صدا، با قیمت کالاها مرتبط است. روش هدونیک با استفاده از تکنیکهای کمی و آماری و سایر روشها به برآورد ارزش اقتصادی مکانها از نظر زیستمحیطی میپردازد. این مقاله با تحلیل بها و ارزش مساکن در نقاط مختلف انتخابی شهر تبریز، با بهرهگیری از روش التذاذی در تلاش برای برقراری ارتباط در بین این عوامل و ویژگیهای زیستمحیطی و نیز عوامل دیگر است. نتایج تحقیق مبین معنیداربودن همبستگیهای مورد نظر است که به عنوان شاخصهایی مهم, اما اندازهگیری نشده برای ارزش بالای محیطزیست و مواهب زیستمحیطی در تصمیمگیریهای مردم برای خرید خانه به شمار میرود که میتوان این عامل نهفته را میزان تمایل و اشتیاق مردم به پرداخت بیشتر برای زیستن در محیطی بهتر و بدون آلودگی تلقی کرد.
https://jes.ut.ac.ir/article_21597_944ce34fb7aae695680a8b51c7c61c32.pdf
2009-08-23
تبریز
روش هدونیک
سطح آلودگی
قیمت مسکن
محیط زیست
علیمحمد
خورشیددوست
khorshid2@tabrizu.ac.ir
1
دانشیار گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رابطة رشد اقتصادی و آلودگی هوا در ایران با نگاهی بر تأثیر
برنامههای توسعه
با توجه به اهمیت محیط زیست و توسعة پایدار، پرداختن به مسائل زیست محیطی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این زمینه بررسی ارتباط میان رشد اقتصادی و کیفیت محیط زیست، نقش مهمی در ترسیم چشمانداز توسعة بهینة اقتصادی در کشور ایفا میکند. به این منظور این مطالعه به بررسی این ارتباط در برنامههای مختلف توسعة کشور پرداخته است. متغیرهای ارائه شده در مدل شامل سرانة انتشار دیاکسیدکربن (به عنوان شاخصی از آلودگی)، تولید ناخالص داخلی سرانة ایران، تعداد خودروهای سواری تولیدی و وارداتی کشور، درجه باز بودن اقتصاد کشور(مجموع صادرات و واردات به تولید ناخالص داخلی)، جمعیت کشور و متغیرهای مجازی برنامههای توسعهاند. نتایج این مطالعه نشان داد که با توجه به آزمون کایدو، در طبقات متغیرهای موجود، انتشار دیاکسیدکربن و آلودگی هوا ارتباط معنیداری داشتهاند. همچنین برآورد مدل لگاریتمی گروسمن و کروگر (با تعدیلاتی) نشان داد که رابطة بین درآمد ناخالص داخلی، تعداد خودروهای موجود، میزان جمعیت با انتشار گاز دیاکسیدکربن ارتباط مستقیم داشته و بیشترین کشش مربوط به درآمد ناخالص داخلی بوده است. بهطوریکه با افزایش یک درصدی در میزان درآمد ناخالص داخلی، میزان انتشار این گاز 539/5 درصد افزایش خواهد یافت. همچنین رابطة بین درجه بازبودن اقتصادی با انتشار گاز مذکور منفی بوده، بهطوریکه با افزایش یکدرصدی در این شاخص، میزان انتشار این گاز 3372/0 درصد کاهش خواهد یافت. در نهایت نتایج نشان داد که برنامة سوم توسعه در بین سایر برنامهها در کنترل آلودگی موفقتر بوده است و افزایش سالانة کمتری در میزان آلودگی و انتشار گاز دیاکسیدکربن داشته که علت اصلی آن را میتوان در اجرای برنامههایی نظیر برنامة جامع کاهش آلودگی در هشت شهر بزرگ کشور جستوجو کرد. بنابراین پیشنهاد میشود برنامههای مذکور با کنترل سایر متغیرهای تأثیرگذار، با تأکید بیشتری ادامه یابد.
https://jes.ut.ac.ir/article_21598_97abc41a1b0a78ac127bbf37d55c5fbb.pdf
2009-08-23
انتشار دیاکسیدکربن
برنامههای توسعه
تولید ناخالص داخلی
رشد اقتصادی
مدل گروسمن کروگر
هیوا
اسدیکیا
h_asadi@gmail.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی پردیس کشاورزی دانشگاه تهران
AUTHOR
رضا
اویارحسین
royarhosein@gmail.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی پردیس کشاورزی دانشگاه تهران
AUTHOR
ایرج
صالح
iraj_saleh2@yahoo.com
3
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشکده اقتصاد و توسعة کشاورزی پردیس کشاورزی دانشگاه تهران
AUTHOR
حامد
رفیعی
hamed_rafiee_sari@yahoo.com
4
دانشجوی دوره دکتری اقتصاد کشاورزی دانشکده اقتصاد و توسعة کشاورزی پردیس کشاورزی دانشگاه تهران
AUTHOR
سمانه
زارع
samanehzare94@yahoo.com
5
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی پردیس کشاورزی دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تجارت آلودگی به روش مجوزهای تخلیة قابل مبادله در رودخانه و ارزیابی آن از نظر کارآیی هزینه
نظریة تجارت آلودگی رویکرد جدیدی در کنترل منابع آلاینده با حفظ سطح استانداردهای کیفی آب و استفاده از راهکارهای کم هزینه است. تجارت آلودگی به روش انتشار مجوزهای تخلیه قابل خرید و فروش مبتنی بر ضریب انتقال آلودگی در رودخانه در پنج مرحله شامل ناحیهبندی محدودة مورد مطالعه، تعیین کل بار مجاز خروجی هر ناحیه بر اساس مدل خودپالایی رودخانه، تعیین ضرایب انتقال آلودگی بین منابع آلاینده و بین ناحیهها با استفاده از مدل، تعیین مقادیر مجاز تخلیة قابل مبادله برای هر ناحیه و هر منبع آلاینده اجرا میشود. در این تحقیق کاربرد روش تجارت آلودگی برای حوزة آبریز رودخانة دز مورد بررسی قرار گرفته و برای هر منبع آلاینده هزینههای کنترل آلودگی به روش تکنولوژیک (احداث تصفیهخانه) و غیر تکنولوژیک (روش مبادله) محاسبه شده و نسبت هزینة کنترل تکنولوژیک به کنترل غیر تکنولوژیک بهعنوان معیار کارایی هزینة روش مبادله آلودگی بررسی شده است. با توجه به این معیار، برای برخی منابع آلاینده که کارایی هزینه برایشان بالاست روش کنترل تکنولوژیک و احداث تصفیةخانه فاضلاب به صرفه بوده و دیگر منابع آلاینده که احداث تصفیهخانة فاضلاب به دلیل کارایی کم برایشان اقتصادی نیست، مجبور به خرید مجوزهای تخلیه از منابع آلایندهای که آلودگی خود را به کمتر از حد تعیین شده رساندهاند، خواهند بود .
https://jes.ut.ac.ir/article_21599_3c20a9e506ad210055d0ad00fd6f0f50.pdf
2009-08-23
تجارت آلودگی
ضریب انتقال
کارایی هزینه
کنترل تکنولوژیک
مجوزهای تخلیه
علی
جعفری
24971753
1
دانشجوی دکتری برنامه ریزی محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
مسعود
طاهریون
m.taheriyoun2@gmail.com
2
دانشجوی دکتری مهندسی محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
احمدرضا
یاوری
ayavari@ut.ac.ir
3
دانشیار گروه برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
اکبر
باغوند
baghvand@ut.ac.ir
4
دانشیار گروه برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست، دانشکدة محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
توسعة پایدار تولید آهن و فولاد در ایران از جنبة زیستمحیطی
با استفاده از منطق شلال
حفظ و تعادل زیستمحیطی، از جمله ارکان توسعة پایدار است. در این مقاله برخی از عوامل آلایندة آب و خاک کشاورزی، هوا و /SO3 SO2 آبهای شیرین، جنگل، مواد مصرفی و نیز انرژی برای تولید آهن و فولاد که در توسعة پایدار کشور ما ایران مؤثرند، شناسایی و توابع عضویت آنها بر اساس منطق شلال، بین صفر و یک تعریف میشوند. بهنحوی که درجه عضویت «صفر» یعنی توسعة تولید آهن و فولاد اصلا پایدار نیست و درجة عضویت «یک» یعنی توسعة تولید آهن و فولاد، کاملأ پایدار است و درجة عضویت «بین صفر و یک»، یعنی توسعة تولید آهن و فولاد به طور نسبی با همان درجه، پایدار است. بر اساس دادههای موجود در ایران و نیز شرایط بهینه و بینالمللی در این صنعت، توابع عضویت محاسبه و از طریق منطق شلال نتیجهگیری شده است. مراحل پژوهش به ترتیب زیر انجام شد: دادههای مرتبط با پژوهش از منابع داخلی گردآوری شد. سپس با توجه به دادهها و ماهیت رخدادها، توابع عضویت تعریف و در نهایت درجة پایداری توسعة آهن و فولاد در ایران محاسبه و با کمک قوانین استنتاج فازی تعیین شد. نتیجه آنکه توسعة پایدار تولید آهن و فولاد با شرایط سالهای 2002 تا 2003، ممکن نیست زیرا اولا شرایط زیست محیطی گاز کربنیک هوا مناسب نیست، ثانیا مقدار سرب در خاک کشاورزی زیاد است و درنهایت ضایعات زیادی در این صنعت نسبت به سایر کشورها تولید میشود. بنابراین برای افزایش درجة توسعة پایدار، باید به طور همزمان در جهت کاهش تولید گاز کربنیک و افزایش کاشت درخت، اقدام کرد.
https://jes.ut.ac.ir/article_21600_2ff57ba7b376e922b24d71b1b01df294.pdf
2009-08-23
توسعة پایدار
زیستمحیطی
عوامل مؤثر در تولید آهن و فولاد
منطق شلال
سید ابراهیم
وحدت
e.vahdat@iauamol.ac.ir
1
مربی گروه متالورژی و مواد دانشکدة فنی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آیت الله آملی
AUTHOR
ناصر
توحیدی
ntowhidi@ut.ac.ir
2
استاد گروه متالورژی و مواد دانشکدة فنی دانشگاه تهران
AUTHOR